جایی بین دو دنیای موازی
شهرداری تهران: «ارتباط عوامل شهرداری با اوباش اجاره دهنده پاتوقهای دستفروشی را نه تأیید میکنیم نه تکذیب.»
راضیه حسینی
به این نوع، «جواب با پایان باز میگویند.» مخاطب اجازه دارد هر طور که دلش میخواهد دربارهی این پاسخ تصمیم بگیرد. مثلاً میتواند فکر کند ارتباط عوامل شهرداری و اوباش از نوع کارد و پنیر است. یا فکر کند بالاخره آدمیزاد است و شیر خام خورده. بعید نیست اشتباهی هم انجام دهد.
حتی میشود به این فکر کرد که عوامل شهرداری و اوباش در دو دنیای موازی با هم قرار دارند. در یک دنیا ارتباط دارند و در دنیای دیگر نه. از آنجایی که مسئولان مدام در حال رفت و آمد به این دو دنیا هستند، پس نمیتوانند تأیید و تکذیب کنند.
در واقع اکثر خبرهایی که از مسئولان میشنویم و ممکن است به نظرمان عجیب بیاید، بخاطر در هم آمیختن دو دنیا اتفاق میافتد.
مثلاً مسئولی خبر از رشد اقتصادی و ارزانی در درنیای ما میدهد، در حالیکه این مربوط به آن یکی دنیای موازی است. یا در آن دنیا خبر از رفع مشکل بیآبی مردم زاهدان میدهند، در صورتیکه اصلاً هیچ وقت مشکل آب نداشتند.
این مشکلات گاهی اتفاق میافتد. ولی با خواندن جواب شهرداری متوجه شدیم جایی بین این دنیا و آن دنیا هم وجود دارد.
مرزی موازی و باریک که وقتی مسئولی در آن قرار میگیرد، نمیداند باید خبری را تأیید کند یا تکذیب. وارد خلاء خاصی میشود و زمان مکان برایش متوقف میشود.
ممکن است گاهی تحت تأثیر این جو فقط اعلام کند :«من هیچ چیز نمیدانم.» و گاهی هم ممکن است بگوید میدانم اما شاید هم نمیدانم.
به مسئولان عزیز، پیشنهاد میکنیم کمی به خودشان هم فکر کنند. همهی این اتفاقها بخاطر شدت فشار کاری است. شوخی که نیست مدیریت دو دنیا با هم کار بسیار سختی است.
شاید بد نباشد به تعطیلاتی چندهفتهای بروند. جایی دور از دو دنیای موازی و عجیب و غریب.