رئیس سازمان توسعه تجارت: از دولت به جای حل فوری مشکلات، باید برنامه مطالبه شود
پیمان پاک: اگر مردم، رسانه و حتی مجلس و مسئولان از دولت مطالبه غیر منطقی داشته باشند، دولت سیزدهم هم به بلای دولت های قبلی دچار خواهد شد
حوزه توسعه تجارت در برنامههای دولت سیزدهم دارد که تلاش می کند با روشی متفاوت از دولتهای قبل تحریم ها را پشت سر بگذارد، جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا رفع بخش قابل توجهی از چالشهای روزافزون اقتصاد کشور نیز به رفع موانع تجارت خارجی کشور وابسته است.
علیرضا پیمانپاک، معاون وزیر صمت و رئیس سازمان توسعه تجارت در گفتوگو با عصر اقتصاد افزون بر تشریح رویکرد جدید حوزه توسعه تجارت، توضیح میدهد که چرا در کشور ما دولتها، غالبا از اجرای برنامههایشان باز میمانند.
شما قبل از تصدی معاونت وزیر صمت و ریاست سازمان توسعه تجارت عنوان میأکردید که این سازمان باید از وضعیت ثبتمحوری خارج و به سازمانی عملیاتی در عرصه تجارت خارجی تبدیل شود، هنوز بر همان عقیده هستید؟
اولین معضلی که در دولت هم با آن مواجه هستیم و رسانهها و مردم باید به آن دقت کنند، موضوع فقدان برنامه است. در دولت هیچ نقشه راهی وجود نداشته است. این تنها مربوط به دولت قبلی نیست؛ به نظر میرسد کلا دولتها از زمانی دچار روزمرگی شدند. یعنی دولتها فقط متمرکز شدند بر حل مشکلات امروز و از برنامهریزی غفلت شده است.
اگر مردم، رسانه و حتی مجلس و مسئولان از دولت مطالبه غیرمنطقی داشته باشند، دولت سیزدهم هم به بلای دولتهای قبلی دچار خواهد شد.
الان چیزی که من مشاهده میکنم درخواست حل فوری مشکلات است؛ یعنی همان روزمرگی است که از دولت مطالبه میشود. طبیعتا فردی مانند آقای فاطمی امین که ذهن برنامهریزی داشته و فردی استراتژیست بوده ، از وقتی وارد عرصه اجرا شده است به خاطر همین نوع مطالبات داره به سمت روزمرگی هل داده می شود.
مثل در جریان خودرو که برنامه بلندمدت داریم، همان ابتدای کار که میخواهیم برنامه را پیاده کنیم، با چهار چالش مواجه میشویم. بنابراین دنبال حل این چالشها میرویم، برنامه به حال خود رها میشود.
این وضع در سازمان توسعه تجارت هم وجود دارد، که توقع دارند مشکلات در کوتاهمدت حل شود و در عمل فرصت داده نمیشود که برای حل ریشهای مشکلات اقدامی جدی صورت بگیرد. در واقع مطالبات از دولت باید منطقی باشد و به جای مطالبه حل فوری مشکلات، باید از دولت مطالبه برنامه شود.
به نظر شما چاره این مشکل چیست؟
برای حل مشکل باید زیرساخت اصلاح شود. کاری که در این سازمان قصد داریم انجام بدهیم مشخص کردن هدف و نقشه راه است. در پنج سال آینده ما یک هدف داریم و میخواهیم صادرات غیر نفتی را ۳۵ میلیارد دلار افزایش بدهیم. حالا میآیند به این هدف خرده میگیرند که این رقم کم است یا این زیاد است. این ایرادات هم محل اشکال نیست. ما برنامهریزی کردهایم و هدف مشخص شده است، کشورهای هدف صادراتی را هم اولویتبندی کردیم و برای رسیدن به هدف تعیینشده هم ۲۰ اقدام تعریف شده است.
به شما اجازه عمل به برنامهای را که نام بردید، میدهند؟
واقعیت این است که چون ما فعالیتمان به خارج از مرزها مربوط میشود، کمترین مشکل را داریم. برای ما سه یا چهار مشکل اساسی وجود دارد که مربوط است به تحریم و چالشهای FATF که اینها قابل حل است. بهآسانی می توان با تحریم کنار آمد و آن را حل کرد؛ ولی وقتی پایمان را داخل مرز میگذاریم متوجه مشکلاتی میشویم که به مراتب حل کردنشان سختتر هستند.
یعنی تحریمهای داخلی سختتر است؟
تحریم داخلی هم که اصطلاح شده است، تقصیر دولت نیست؛ بلکه ناشی از درک و شناسایی اشتباه مسئله است که ناشی از یک فضای مشوش سیاستزده است؛ فضایی که در آن، همه انتظار دارند و انتظارات کوتاهمدت نابجا.
یک دولتی الان مدیریت کشور را با ۴۰۰ هزارمیلیارد تومان کسری بودجه به دست گرفته است؛ این یعنی دولت در وضع صفر مالی هم نیست، بلکه زیر صفر است. دولت خیلی باید تلاش کند تا خودش را به سطح صفر برساند، اما انتظارات در حد سوئیس و آلمان و کشورهای پیشرفته مطرح می شود.
این اتفاق ناشی از فضای انتخابات و انتظاراتی که در رقابتهای انتخاباتی مطرح میشود، نیست.
انتخابات همین است؛ ولی این اشتباه است. اما اگر مطالبه گر به بلوغ برسد کسی هم که مخاطب این مطالبه قرار میگیرد، سعی می کند در مقابل پاسخ درست به مطلبات بدهد.
شاید نهادینه شدن تحزب یکی از راهکارهای حل این معضل است
این حرف درست است؛ اما راهکار عملیاتی و اجرایی این است که به جای اینکه ارزانی و حل فوری مشکلات را مطالبه کنیم، همانطور که گفتم، از دولت برنامه مطالبه کنیم. عنوان میشود که صد روز گذشته است، شما کجای دنیا دیدهاید که مشکلات ۱۰۰ روزه حل شود؟ اما ای کاش مردم ما و رسانههای ما در صد روز میپرسیدند نقشه عملیاتی و برنامه شما چی شد؟
چرا دولت ها قبل از قرار گرفتن در این جایگاه برنامه ندارند؟
من واقعا در حوزه خودم میگویم که برنامه هست. شما همین الان در حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت میتوانید از آقای فاطمی امین برنامه مطالبه کنید؛ نه اینکه بگویید چرا در سه ماه خودرو را ارزان نکردی، نه اینکه وضع پاییندستی فولاد چرا بهبود پیدا نکرده؟ یا بازار سیمان مشکلاتش چرا حل نشد؟
کمیسیون صنایع مجلس باید در این سه ماه وزیر صمت را میخواست و از او می پرسید که شما یک فرد برنامهریز هستی که الان وارد وزارتخانه شدی و چالشهای وزارتخانه را دیدی، حالا برنامه خودت را با این چالش ها چطور هماهنگ کردی؟ برنامه شما برای رفع این چالشها چیست؟ نه، اینکه آقای نماینده از وزیر مطالبه پایانهای را بکند که در حوزه انتخابیه اش باید ساخته می شد.
البته این انتظار هم بجاست ولی این پایانه نیاز به بودجه دارد که تامین نشده است. الان ۹۰۰ میلیارد تومان مشوقهای صادراتی مصوب است ولی یک ریال هم پرداخت نشده است؛ چون بودجهای وجود ندارد. طرح این مطالبه فقط به چالشی منتهی میشود که نتیجهای هم ندارد. اما شما از وزیر صمت اینطور مطالبه کنید: آقای فاطمی امین، با توجه به اینکه بودجه مشوقها هیچ سالی به درستی تامین نشده است، چه برنامهای برای تامین این بودجه در سال ۱۴۰۱ دارید؟
ما برای این کار برنامه داریم، انتهای برنامه هم اعلام کردیم دولت اگر نتوانست مشوقهای صادراتی را تامین کند ما به جای بودجه از دولت نفت و گاز دریافت میکنیم. سازمان توسعه تجارت هستیم و اگر بلد نباشم نفت و گاز را بفروشیم، باید این دم و دستگاه را جمع کنیم. من با کمک خود تجار کاری را که برای دولت سخت است، انجام میدهم؛ یعنی نفت و گاز را به فروش میرسانم، بودجه خودم را تامین میکنم و منابع حاصله را به مشوق ها و دیگر مواردی که پیشبینی شده است، تخصیص میدهم.
این برنامه من است و این را باید از من مطالبه کنید نه اینکه من بخواهید از هیچ برای شما پایانه بسازم، نمایشگاه بزنم. آن وقت چگونه صادرات را توسعه بدهم؟
دولت چقدر هماهنگی که در ابتدا در مورد صحبت می کرد را دارد؟
تیم در بالادست هماهنگ است و فرماندهها با هم هماهنگ هستند و لی بدنه دستگاهها با هم هماهنگ نیستند. یک مثال میزنم شما حتما آن را منتشر کنید. یکی از چالشهای ما سر تجارت به وزارت جهاد کشاورزی مرتبط بود؛ چون به دلیل ممنوعیت واردات نارنگی از پاکستان تمام صادرات ترحیجی ما با پاکستان متوقف شده بود. با وزیر به جلسه با مقامات پاکستانی رفتیم.
رئیس هیات یک دستمال کاغذی را از جادستمالی برون کشید، گفت برای یک دستمال قیصریه را به آتش نمیکشند، برای یک نارنگی نباید تجارت دو کشور متوقف شود. طرف پاکستانی با تعجب پرسید چیزی شده است؟ چرا عوض شدید شماها. اما این اتفاق در سطوح پایینتر رخ نمیدهد. وقتی در سطوح بالا اتفاقی میافتد در سطوح پایین مقاومت میشود.
یعنی شما با مقاومت ساختاری مواجه هستید؟
بله مقاومت در داخل ساختار. اما نمیشود که شما به یکباره ۲۰۰ هزار نفر را اخراج کنید. حذف مقاومت زمان میبرد. در سطوح بالای دولت همه با هم هماهنگ هستند. قبل از این، اگر این موضوع مطرح میشد خود وزیر مقاومت میکرد که اگر اجازه واردات نارنگی را بدهم، جواب کشاورز را چی بدهم؟ الان وزیر جهاد کشاورزی خودش راهکار پیدا میکند که این نارنگی را از پاکستان میگیرم در مقابل نارنگی خودم را به روسیه صادر میکنم و از من می خواهد که این راهکار را اجرای کنیم تا مشکل تجارت ترجیحی بین دو کشور ایران پاکستان برطرف شود.
اما در سطوح پایین اصلا اجرا نمیشود. نامه وزیر در سطوح پایینتر ۱۸۰ درجه متفاوت اجرا میشود؛ چرا چون کارشناسی که چهل سال یک کار را انجام داده است نمیتواند تغییر رویه بدهد. اصلا ۴۰ سال بخشینگری بوده است.
میتوانید این وضع را تغییر بدهید؟
میشود اما یکشبه نمیشود. من کارم در سازمان توسعه تجارت این بوده است که موارد را مورد به مورد جلو ببریم. به مرور، هر کدام از تغییرات و همافزاییها که شکل بگیرد، منافع حاصله باعث ایجاد انگیزه و کاهش مقاومت ها میشود.
در آستانه برگزاری نمایشگاه لوازم خانگی هستیم، حمایتهای صورت گرفته از این صنعت در قالب ممنوعیت وارد، به نظر شما موثر است؟
برای پرداختن به این موضوع زمان زیادی لازم است. این ممنوعیتها نه خوب بوده است و نه بد. به عبارت دیگر، این ممنوعیت به خودی خود هیچ فایدهای ندارد، باعث آزار خود تولیدکننده و مردم می شود و هیچ خروجیای هم نخواهد داشت. این ممنوعیت باید هدفمند باشد و در برنامه دیده شود؛ اما تا این اتفاق نیفتد، فایده ای نخواهد داشت.