شرایط بحرانی فقط عصر یخبندان (طنز)
عضو کمیسیون انرژی مجلس: «با بحران گاز روبه رو نیستیم/ صحبت از زمستان سخت و بحران گاز در کشور طراحی دشمن است.»
راضیه حسینی
تعریف بحران از دید برخی مسئولان:
بحران اصولاً به موقعیتی گفته میشود که دیگر از دست کسی کاری برنیاید. یعنی اوضاع آنقدر خراب باشد که فقط بشود دست به دعا برد و از پرودگار تقاضای رسیدن زودتر قیامت را داشت. چون شرایط آنقدر خراب است که دیگر نمیشود درستش کرد، باید کلاً ریخت.
مثلاً ما به هیچ وجه بحران آلودگی هوا نداریم. نهایتاً کمی نگرانی در این زمینه داریم که آن هم خودش حل میشود. بحران وقتی است که هر نفسی که فروبرود دیگر برنیاید و ممد وفات باشد.
بحران در محیط زیست که اصلاً نداریم. محیط زیست خودش بلد است از پس خودش برآید. چهارتا دار ودخت آتش گرفته، پدید فرونشست، از بین رفتن طبیعت و جنگلها نهایتاً یک اتفاق کاملاً طبیعی ولی کمی ناراحتکننده به حساب میآید.
در واقع بحران زمانی است که اتفاق بزرگتری رخ دهد. مثلاً اتشسوزی جنگلها آنقدر ادامه پیدا کند که به پشت در اتاق مسئولان برسد و بویش را خیلی نزدیک حس کنند.
زبالهها آنقدر زیاد شوند که شیرابههایش از زیر در اتاق مدیران داخل شود. آن موقع میتوان گفت یک بحران جدی به وجود آمده که آن هم به مسئولان ربطی ندارد. مردم باید یک جوری حل و فصلش کنند.
در مورد بحران گاز هم همینطور است. این قطعیها و تعطیلیها که بحران به حساب نمیآید. هر وقت عصر یخبندان رخ داد باید از بحران گفت. تازه آن هم مراحل و مراتبی دارد.
عصر یخبندان واقعی زمانی اتفاق میافتد که نسل بشر ایرانی در معرض خطر انقراض جدی قرار بگیرد. نه اینکه هنوز نزدیک لیست خطر انقراض هم نشده باشد. هر وقت کشور نزدیک بود مثل یک تکه قندیل یخ زده از جا کنده شود و بیفتد میتوان به بحرانی بودن شرایط فکر کرد.
با این تعریفها، ما هیچوقت و هیچ زمانی در کشورمان بحران نداشتیم.
ما اصلاً نمیدانیم شرایط بحرانی چی هست و چه شکلی است.