نیمدانگ ایران (طنز)
راضیه حسینی
همشهری نوشت: «گروهی از نمایندگان مجلس در حال پیگیری طرح جدیدی هستند که میتواند درصورت تصویب، به طور بالقوه باعث فیلترینگ همه سرویسهای کاربردی مهم خارجی در کشور شود. گوشیهای اندرویدی هم شاید وارد کشور نشود.»
«در اتاق هتل همه چیز مثل همه هتلهای دنیاست. اول کاری که میکنم، چک کردم اینترنت است. هیچ شبکهای وجود ندارد. هیچ شبکه بیسیمی در کار نیست…چک میکنم به جز پریز برق هیچ پریز دیگری در کار نیست. یک پریز تلفن هم هست که تلفن اتاق به آن متصل است. به پذیرش زنگ میزنم. با انگلیسی نهچندان خوبی جواب میدهد که میتوانید صبحها به اتاقی در لابی بیایید و ایمیلتان را چک کنید. البته فقط ایمیل یاهو و جیمیل را! مثل شیر ماندهای که جوشیده شود، میبُرم» (قسمتی از کتاب نیمدانگ پیونگ یانگ، نوشته رضا امیرخانی)
لابد فکر کردهاید میخواهم بگویم، ببینید داریم مثل کره شمالی میشویم، بیچاره شدیم و این حرفها. نخیر؛ مگر کره شمالی چه ایرادی دارد؟ اتفاقاً خیلی هم خوب است. عوض اینکه مردم همهش سرشان توی گوشی باشد، به مسائل مهمتری مثل چاق و لاغر شدن جناب کیم جونگ اون میپردازند. همین دیروز خبر رسید که تعدادی از مردم وقتی چهره جناب کیم را دیدند که نسبت به قبل لاغرتر شده و گویا دارد آب میرد، کلی گریه و زاری کردند. حالا هموطنان ما را ببینید. نمونهاش همین آقای امیرخانی که سفری به کره شمالی داشت. همان اول بسمالله رفته دنبال سیم اتصال به اینترنت گشته. خب برادر من اگر توی ایران اینقدر بدعادت نشده بودی، آنجا هم اول به دنبال ارتباط با فضای مجازی نبودی.
مردم کره شمالی خیلی زندگی خوب و راحتی دارند. تعجب نکنید. وقتی از دنیایی که با سرعت مافوق صوت در حرکت است بیخبر باشی، فکر کنی کل دنیا همین کشور خودت است، زندگی راحتی داری.
نمایندگان مجلس هم دقیقاً به همین دلیل میخواهند ما را از فضای مجازی خارجی دور کنند. هر چه کمتر بینیم و بدانیم راحتتر زندگی میکنیم. مثلاً در مورد همین واکسن. اگر فضای مجازی، اینترت و گوشی هوشمند وجود نداشت، چطور میفهمیدیم کشور ترکیه که تا به حال یک واکسن هم تولید نکرده بیش از پنجاه درصد جمعیت خودش را واکسن زده است و ما که در زمینه تولید واکسن کرونا داریم از خود کرونا با انواع جهشیافتهاش هم جلو میزنیم، هنوز دوز دوم بالای هشتاد سالهها را هم نزدهایم. شاید اگر این موضوع را نمیدانستیم، کلی هم خوشحال بودیم و ذوق میکردیم که احتمالاً از همه کشورهای دنیا جلوتریم و هیچ کشوری قد ما واکسن تولید نکرده است. فکر میکردیم اولین کشوری هستیم که قرار است کرونا را از بین ببرد. اولین کشوری که نهتنها کلی واکسن برای مردم خودش دارد بلکه به کشورهای بیچاره اروپایی هم میفرستد. فکر میکردیم دنیا برای کرونا بهشت شده و فقط ایران برایش جهنم است. به نظرتان اینطوری حالمان بهتر نبود؟ لطفاً هرچه سریعتر ما را مثل کره شمالی کنید تا طعم آسایش و آرامشی را که از ندانستن و فرو کردن سر توی برف نصیبمان میشود بچشیم.
این قسمت از کتاب نیمدانگ پیونگ یانگ هم تقدیم به مسئولان و نمایندگان محترم مجلس که مطمئن شوند کارشان کاملاً درست و حسابی است:
«جرأت ندارم بهش بگویم که حالا میفهمم تحریم و دیکتاتوری دو روی یک سکهاند. کشور تحریمشده ناچار به دام چالهی تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعی است برای دیکتاتوری.
عدم مراوده در سطح حاکمیت، امکان مقایسه را از بین میبرد. مقایسه نشدن، تقدس میآورد برای چیزی که مقدس نیست… تقدیس، جناب رفیق میسازد، جناب ژنرال میسازد و…»