اهمیت حوزه انرژی و اثر بخشی آن در اقتصاد ملی ایران
رضا پدیدار، رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران
با توجه به شرایط محدود کننده اقتصادی در کشور و نیز با در نظر گرفتن تحولات پیش رو و ضرورت دستیابی به پتانسیلها و توانمندیهای کشور در دولت جدید ضرورت دارد به یکی از موضوعات بسیار مهم و اثر گذار یعنی حوزه انرژی بیشتر توجه نموده و ابعاد مختلف آن را در اقتصاد ملی ایران مورد توجه و ارزیابی قرارداد. چرا که بررسی ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی کشور بصورت بخشی و بر حسب داده های منطقه ای، استانی و یا زمانی، حکایت از تاثیر مثبت رشد مصرف انرژیبر رشد ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی منجمله بخش صنعت، حمل و نقل، ارتباطات و نظایر آن است که میتواند هم در استانهای توسعه یافته و هم در استانهای در حال توسعه اثر گذار مستقیم باشد.
اما میزان اثرگذاری مثبت مصرف انرژی با حرکت از فاز رکود اقتصادی به فاز رونق اقتصادی کاملا” مشهود بوده و با ادامه این روند به فاز رونق اقتصادی دست خواهیم یافت. این موضوع در بخش صنعت بویژه در دوره رکود فعلی شدیدتر و معنادارتر خواهد بود.
به عبارت دیگر این نتایج حکایت از وجود نوعی تقارن در ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران دارد. هر چند که این روند به نوع رژیم اقتصادی، بخش اقتصادی مربوطه و میزان توسعه یافتگی ملی یا استانی ارتباط خواهد داشت. از طرفی بخوبی می دانیم که ایران کشوری غنی از منابع طبیعی است و یک ابر قدرت در حوزه انرژی محسوب میشود.
براساس اعلام سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، ایران دارای چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام و دومین ذخایر گاز طبیعی جهان پس از روسیه است.
(هرچند که میزان ذخایر گاز در آخرین مطالعات مرکز تحقیقات BP ایران اولین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد) در این ارتباط و با وجود هدفگذاریهای برنامههای توسعه ۵ ساله ایران برای تنوع بخشی به اقتصاد، نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که اقتصاد کشور هنوز اقتصادی متکی بر درآمدهای نفتی است.
بیش از ۵۵ سال است که گاز طبیعی و نفت بر کل تولید منابع انرژی ایران سایه افکنده و از طرفی از سال ۱۹۹۹ گاز طبیعی بخش عمدهای از مصرف نهایی را به خود اختصاص داده است.
در عین حال سهم زیاد سوختهای فسیلی در عرصه و استفاده از انرژی در ایران، در عین حال که موتور توسعه اقتصادی- سیاسی کشور بوده است، تبعات سیاسی و اقتصادی و زیست محیطی بسیاری نیز داشته است.
بخوبی میدانیم که ایران کشوری غنی از منابع طبیعی است و یک “ابر قدرت در حوزه انرژی” محسوب می شود.
چرا که همانگونه که اشاره رفت، بر اساس اعلام سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، ایران دارای چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام در جهان است و با وجود هدفگذاری های برنامه های توسعه ۵ ساله کشور برای تنوع بخشی به اقتصاد، نمی توان این حقیقت را کتمان کرد که اقتصاد کشور هنوز اقتصادی متکی بر درآمدهای نفتی است.
در این رابطه میتوان اذعان داشت که ایران یک صادر کننده بزرگ نفت خام و گاز طبیعی است و در طی سال های اخیر با وجود تحریمهای غرب علیه ایران، کشورهایی نظیر چین، هندوستان، ژاپن و کره جنوبی و ترکیه همواره از جمله مشتریان عمده نفت خام و میعانات کشور بودهاند.
اما در بعد داخلی کشورمان برای استفاده بهینه از انرژی خود مدام در تکاپوست، چرا که مصرف انرژی در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است، این مهم تا جایی که آمار منتشر شده در سال ۲۰۱۸ نشان دادند که هدر روی انرژی در ایران بالغ بر شانزده تا هفده میلیارد دلار بوده است.
سالها بخش انرژی در ایران به شدت با یارانه عجین شده بود و تنها در سال ۲۰۱۸ بود که بالغ بر ۸۴ میلیارد یارانه به بخش نفت و گاز اختصاص داده شد. اکنون انتظار می رود که دولت جدید با اجرای صحیح هدفمندی یارانهها و اصلاح قیمتها مصرف داخلی کاهش یابد.
البته ناگفته نماند که بازیافت انرژی و نفت و گاز در ایران بالغ بر ۲۸ درصد نفت و گاز مصرف شده است، در حالی که در برخی از کشورها این رقم به ۶۰ درصد بالغ می شود.
در ضمن همانگونه که آگاهی دارید سرانه مصرف انرژی در ایران ۱۵ برابر سرانه مصرف انرژی در ژاپن و ۱۰ برابر سرانه مصرف انرژی در اتحادیه اروپاست.
از طرفی ایران در طول دهه های متمادی یکی از اعضای مهم سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) و نیز سازمان کشورهای صادرکننده گاز بوده و به همین دلیل روابط سیاسی، اقتصادی کشورمان تا حدود زیادی تحت تاثیر جایگاهش در حوزه نفت و انرژی تعریف شده است.
با تعمقی بیشتر میتوان گفت که در حوزه انرژی های تکمیلی و نیز سایر منابع و مراکز انرژی، ایران در طراحی و ساخت نیروگاه و سد و برنده شدن در مناقصههای بینالمللی در میان رقبای خارجی جهش هایی بزرگ را در جایگاه منطقه و جهانی کشورمان رقم زده است.
نقش بخش انرژی در سیاست ایران غیر قابل انکار است. در مطالعات تطبیقی جهانی همواره به این نکته بسیار مهم تاکید شده که ایران کشوری است که موفق شده جایگاه یک ابرقدرت بخش انرژی را بدست آورد و در مسیر تبدیل شدن به یک ابر قدرت حوزه انرژی در مرکز بیضی انرژی جهانی است قرار گیرد.
طی دوران بیش از یکصد ساله تاریخ نفت در ایران بدرستی باید گفت که ایران بی شک همیشه در طول تاریخ نقش مهمی را در اقتصاد نفت جهان ایفا کرده است، چرا که گذشته از منابع فراوان، به دلیل واقع شدن در قلب حوزه استراتژیک انرژی خاورمیانه، از موقعیتی استثنایی برخوردار است.
این موقعیت فرصت ها و تهدیدهایی را نیز چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی متوجه ایران میکند. شناسایی فرصتها و هشیاری در برابر تهدیدها میتواند پل ترقی اقتصادی-اجتماعی و نیز سیاسی برای ایران عزیزمان بسازد.
از سوی دیگر و براساس مطالعات تطبیقی بویژه در طی تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر، انرژی و بخصوص نفت، نقش حیاتی در منافع ملی کشورمان ایفا کرده است و می تواند اهرمی در ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران باشد.
بی شک افزایش سهم ایران در تولید، تجارت و ترانزیت محموله های انرژی موجب خواهد شد که اقتصاد جهان در این بخش بیش از پیش به اقتصاد ایران وابسته شود.
دراین باره دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارد که از حوصله در این گفتار خارج است. علاوه بر این ، چنین رویدادهایی میتواند بر امنیت ملی ایران بیافزاید و زمینه را برای حرکت به سمت توسعه روز افزون فراهم سازد.
با نگاهی به تاریخچه برنامههای توسعهای کشور کاملا” مشهود است که در برنامه چهارم توسعه بالغ بر ۷۰ درصد از سرمایه گذاریها برای توسعه صنایع نفت و گاز کشور، باید از جذب سرمایه گذاریهای خارجی کمک گیرد، چراکه در سند چشمانداز۲۰ ساله ایران ذکر شدهاست که ایران باید در حوزه های علمی، فناوری و اقتصاد به برترین قدرت منطقه تبدیل شود.
با گذشت بیش از یک دهه تحریم های مستقیم و نامعقول غرب علیه ایران، هم اکنون که قرار است با امضای مجدد توافقنامه بین ایران و گروه برجامی، صنعت نفت و گاز جهان انتظار ورود دوباره ایران را به بازارهای جهانی را مطرح میسازد.
در ضمن مهمتر از آزادی پولهای بلوکه شده و ورود ایران به بازار فروش نفت و گاز جهان، امکان بازگشت سرمایه گذاران خارجی به ایران است که به این وسیله راه برای توسعه و پیشرفت های فناوری بخش انرژی ایران گشوده می شود.
در این صورت گام نخست پس از لغو تحریم ها، آزاد سازی نفتی است که پیش از این در نفتکش های ایران ( ذخایر بازرگانی) و نیز انبارهای نفت داخلی ( ذخایر استراتژیک ) نگهداری میشود که اهمیت ویژهای را برای اثر بخشی اقتصاد ملی ایران در بر دارد.
در این باره لازم به توضیح است که براساس اطلاعات مندرج در سایتهای خبری بین المللی، منجمله بخش اداره اطلاعات انرژی آمریکا ادعا کردهاست که ایران بالغ بر ۶۹ میلیون بشکه نفت و میعانات تولید شده در نفتکشهای خود ذخیره کرده که تصور میشود نیمی از آن را میعانات گازی تشکیل می دهد.
در ضمن بسیاری از محافل سیاسی و نفتی جهان این روزها مشغول گمانه زنی در مورد میزان افزایش تولید نفت ایران هستند تا جایی که سرعت فروش تولیدات بخش انرژی ایران برای بسیاری از تصمیمگیران عرضه جهانی و نیز کشورهای مصرفکننده و متقاضی به موضوع روز تبدیل شده است.
در تفاسیر و تحلیل های حوزه انرژی در داخل و خارج از کشور مشاهده می شود سرعت افزایش فروش نفت و میعانات گازی ایران به عوامل مختلفی بستگی دارد.
قیمت نفت که امروزه و از منظر کارشناسان حوزه انرژی قیمت معقولی است و در گام بعدی در دسترس بودن مشتریان در تئوری ها گفته می شود که ایران میتواند همه موجودی خود را ظرف یک یا دو ماه بفروشد؛ ایران نیز اعلام کرده مقاصد صادراتی خود را در مرحله نخست با تمرکز بر بازارهای آسیایی هدف گذاری می کند.
همه این اخبار برای سایر تولیدکنندگان عمده نفت که به دنبال افزایش سهم خود در بازار هستند و حتی آن را با وجود افت قیمتها نسبت به سالهای گذشته به جان خریدهاند، اخباری نگران کننده محسوب می شود.
بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که تنش هایی که این روزها روسیه برای افزایش تولید بوجود آورده است، حاصل همین نگرانی های ناشی از بازگشت ایران به اقتصاد جهانی بویژه در عرصه تولید و صادرات نفت است.
البته در خوش بینانه ترین حالت، عربستان نه تنها سهم خود در بازار نفت جهان، بلکه اهرم خود در تعیین قیمتهای جهانی را در خطر میبیند. همچنین اگر نگوییم همه کشورهای عربی یا تولید کننده نفت، که بسیاری از آنها مانند عربستان خود را در چنین موقعیتی یافتهاند و ایران را در موقعیت تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ اقتصادی در سطح منطقه می بینند.
اینکه ایران با توجه به اهمیت بالای استراتژیکی خود در حوزه نفت و اثر بخشی مستقیم آن در حوزه نفت ایران به درستی استفاده خواهد کرد به تک تک تصمیم گیریهای دولت مردان ایران بستگی دارد.
تا آنجا که هیچ عامل بیرونی بیشتر از تصمیم گیری های داخلی نخواهد توانست در این عرصه موثر باشد.
در کلام آخر اینکه انرژی بعنوان یک عامل تولید مهم، میتواند نقش موثری در رشد اقتصادی داشته باشد، از این رو بررسی رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی بویژه در بخش های اقتصادی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده که برای تبیین این ارتباط نیاز جدی به روشن شدن سیاست های بخش انرژی کشور خواهد بود که کمک شایانی است برای رشد و توسعه همه جانبه اقتصادی در کشور با رعایت الگوی تصحیح خط ( ECM ) و وجود یک رابطه بلند مدت و یا کوتاه مدت بین مصرف نهایی انرژی و مصرف نهایی حامل های مختلف انرژی شامل فرآورده های نفتی، برق و گاز و رشد اقتصادی و اشتغال در بخشهای مختلف اقتصاد ایران که باید بطور جدی در نظر گرفته شود.