کد خبر: 060504214764
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیبورس

بازار سرمایه در شوک بی‌تفاوتی مسئولان

بازار سرمایه روز دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴، با شوکی دیگر روبرو شد؛ قرمزتر از همیشه، سردرگم‌تر از قبل. تحلیل‌ها نشان می‌دهند که آنچه دیروز شاهد آن بودیم، نه ناشی از تعطیلات پیش‌روست و نه از کم‌رمقی معاملات تابستانی. اتفاقاً این تحلیل‌ها که تعطیلی را عامل ریزش می‌دانند، از عمق تحولات بازار غافل‌اند.

بازار سرمایه به دلایل جدی‌تری در حال سقوط است؛ دلایلی مثل حجم بالای ابطال صندوق‌ها، خروج بی‌رحمانه نقدینگی، ریزش بی‌وقفه نمادهای بزرگ و کوچکی که یک روز امید بازار بودند، و بدتر از همه: بی‌اعتمادی فزاینده به وعده‌های حمایتی.

وقتی حمایتی نیست، وقتی رئیس سازمان بورس خود از پایان تعادل صحبت می‌کند و وعده‌ فرداهای بهتر را تکرار نمی‌کند، پیام بازار چیست؟ طبیعی ا‌ست که فروشندگان دست بالا را بگیرند، سهم‌ها بی‌مشتری بمانند و سهامداران ترس‌خورده، دسته‌دسته از گردونه خارج شوند.

سه انتظار بی‌پاسخ

سه انتظار کلیدی که می‌توانست بازار را نگه دارد، یکی پس از دیگری نقش بر آب شده است. اولی، امید به گزارش‌های میان‌دوره‌ای و عملکردهای ماهانه بود که بازار را دست‌کم از سقوط نگه دارد. اما این گزارش‌ها حتی نتوانستند نفس مصنوعی بازار باشند. بازار نشان داد که اگر بالا نرود، محکوم به افت است. وقتی سهام‌دار احساس کند که سهمش درجا می‌زند و خبری از رشد نیست، در مواجهه با ریسک‌های متعدد، راه خروج را انتخاب می‌کند.

نه گزارش‌ها اثر کرد، نه امید به توافق ماند. تنها چیزی که باقی مانده، تابلوی قرمز و سهامداری است که در آستانه فروپاشی روانی قرار دارد

دومین انتظار، تحولات سیاسی و مذاکرات بود. اما نه تنها گشایشی حاصل نشد، بلکه گفتگوهای اخیر از استانبول تا مواضع طرفین، بر وخامت اوضاع افزوده‌اند. بازی زمان به ضرر اقتصاد ایران در حال پیش‌روی است و این در حالی است که سیاسیون شاید بتوانند گذر زمان را نادیده بگیرند، اما بازار و اقتصاد ثانیه‌ثانیه در حال آب شدن هستند.

اما مهم‌ترین انتظار، بحث حمایت‌ها بود؛ متاسفانه بازار سرمایه نه از نظر ارزندگی، بلکه از حیث روانی در حال سقوط است. بی‌اعتمادی، بی‌تفاوتی متولیان و عدم تزریق نقدینگی کافی از سوی صندوق‌های تثبیت و توسعه، بازار را به مسیر خطرناکی کشانده است. سیاستگذاران انگار فراموش کرده‌اند این بیمار، تازه از کما بیرون آمده و هنوز برای سرپا شدن نیاز به مراقبت دارد. ولی دستگاه اکسیژن را از او جدا کردند و گفتند: خودت راه برو!

خشاب‌های خالی و بحران ناترازی‌ها

بازار سرمایه در لبه پرتگاه، تنها مانده است. وقتی در هفته گذشته کارشناسان هشدار دادند که صندوق‌ها باید برای حمایت از بازار خشاب‌های خود را پر کنند، نه‌تنها واکنشی دیده نشد بلکه شواهد نشان می‌دهد این هشدارها هم شنیده نشدند. سازمان بورس کند عمل می‌کند، نگاهش خوشبینانه و غیرواقع‌بینانه است، و بحران را جدی نمی‌گیرد. درست مثل پزشکی که تا بیمار نفس‌ نکشد، سراغ درمان نمی‌رود!

در این میان، بازار سرمایه قربانی ناترازی‌های ساختاری کشور هم شده است. برق، گاز، سوخت و تعطیلی‌های پیاپی فضای تولید و رشد را خفه کرده‌اند. در کشوری که چهار ماه از سال تولیدش به خاطر قطعی انرژی فلج می‌شود، چطور می‌توان به رشد بازار و اقتصاد دل بست؟ این ناترازی‌ها هر روز خطرناک‌تر و پیچیده‌تر می‌شوند، ولی باز هم هیچ تصمیم جسورانه‌ای برای اصلاح آن‌ها گرفته نمی‌شود.

در کنار همه این مسائل، شاهد اوج بی‌برنامگی و تصمیمات متناقض در سیاست‌گذاری هستیم؛ از نرخ‌گذاری دستوری خودرو تا وعده‌های بی‌سرانجام بورسی. درست در زمانی که بازار آزاد خودرو توانسته بخشی از دلالی و رانت را حذف کند، هنوز کسانی بر سیاست‌های کهنه و شکست‌خورده پافشاری می‌کنند. کافی است شرایط امروز بازار خودرو را با دوره قرعه‌کشی و هیجان کاذب مقایسه کنید تا عمق این عقب‌ماندگی را ببینید.

بازار سرمایه به دلایلی مثل حجم بالای ابطال صندوق‌ها، خروج بی‌رحمانه نقدینگی، ریزش بی‌وقفه نمادهای بزرگ و کوچکی که یک روز امید بازار بودند، و بدتر از همه بی‌اعتمادی فزاینده به وعده‌های حمایتی در حال سقوط است

بازار سرمایه این روزها با بحران‌هایی چندلایه دست و پنجه نرم می‌کند. از ریزش قیمت‌ها گرفته تا بی‌اعتمادی ساختاری، از ضعف در سیاست‌گذاری حمایتی تا فضای روانی سنگین ناشی از بلاتکلیفی‌های اقتصادی و سیاسی. تنها راه نجات، دخالت سریع و هدفمند دولت در قالب تزریق نقدینگی، احیای اعتماد و بازتعریف نقش بازار سرمایه در اقتصاد کشور است.

دیگر وقت شعار نیست، بازار تشنه عمل است. و اگر نشنویم، به‌زودی این سقوط به بحرانی بزرگ‌تر در کل اقتصاد ختم خواهد شد.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا