دنیای فاصلهها
وزارت کار: این تفسیر از قانون که «افزایش دستمزد باید منطبق با نرخ تورم باشد»، نادرست است.
راضیه حسینی
اجازه بدهید تفسیر درست را خدمتتان عرض کنیم. در واقع باید افزایش دستمزد به حدی باشد که کارمند و کارگر هیچوقت نتوانند به گرد پای تورم برسد.
حقوقشان در حدی باشد که با نسیم بهاری پر بکشد و در آفتاب تابستان جزغاله شود. دستمزدها باید به گونهای باشد که کارمند همیشه فقر را فیس تو فیس خود داشته باشد.
از صبح، وقتی در آینه به خودش نگاه میکند، فقر را در کنارش ببیند، تا شب، که با بوسهی فقر به خواب میرود.
مسئولان عزیز، توجه داشته باشید، هرگز کاری نکنید مردم کمی احساس کنند شرایط رو به بهبودی است. همیشه سعی کنید فاصلهی تورم و حقوق چیزی به اندازهی فاصلهی شما با مردم کف خیابان باشد. به اندازهی فاصلهی بین فرزندان شما و بچههای مردم. سیسمونیهای شما و سیسمونیهای مردم، سفرهای شما و خانه نشستنهای مردم، سفرههای شما روی میزهای دوازده نفره که نهایتاً چهار نفر دورش نشستهاند و سفرههای دونفره مردم که هشت نفر دورش نشستهاند.
اصلاً نگران نباشید، معیار برای فاصلهگذاری زیاد است و به هیچ وجه دچار مشکل در این زمینه نخواهید شد. خیالتان راحت. میتوانید هر کدام از این فاصلهها را که دوست داشتید بردارید و به عنوان معیار برای حقوق و تورم به کار ببرید.
فقط لطفاً به هیچ وجه سراغ فاصلهی حقوق مردم و مسئولان نروید. این یکی هنوز اندازهگیری نشده و گویا به سمت بینهایت و فراتر از آن در حال افزایش است. گروهی محقق ژاپنی هم تلاش کردهاند این فاصله را اندازهگیری کنند ولی خودشان در جایی میان زمین و زمان گم شدهاند.
یک سری پژهشگر از دانشگاههای معتبر هم وقتی فهمیدند حق سختی کار، در عمق دویست متری معدن، برای کارگران، روزانه بیست هزار تومان است، دچار از هم گسیختگی نورونهای مغزی شدند، چندتایی هم رباط صلیبی پاره کردند و همگی خانه نشین شدند.
بهتر است فعلاً روی فاصلههای اندازهگیری شده تمرکز کنید، تا هر زمان این مورد هم قابل اندازهگیری شد، به آن هم فکر کنید. عجله نکنید، ما همینجاییم، بین نمودار تورم، نقطهی حقوق و محور تصمیات شما.