ما برای شما پسانداز میکنیم (طنز)
بلوکه ۲۵ درصد وام، تخلفی که برخی بانکها همچنان مرتکب میشوند
راضیه حسینی
محمدرضا سبزعلیپور، رئیس مرکز تجارت جهانی ایران گفت: «برخی بانکها اعطای وام و تسهیلات به مردم را بطور مصلحتی قطره چکانی کرده و همه را در عطش وام در انتظار نگه داشتهاند و حال اگر بخت با کسی یار باشد و به هر صورتی (چه رابطهای چه ضابطهای) با پرداخت تسهیلاتش به هر مبلغی موافقت شود، ۲۵درصد مبلغ وام بلوکه و فقط ۷۵% وام به متقاضی پرداخت میشود!»
متقاضی وام در بانک: «ببخشید میشه شرایط و مدارک اخذ وام رو بفرمایید؟»
کارمند بانک: «بله بله حتماً. ببینید ما در بانکمون شرایط بسیار ویژه و جذابی داریم. به این صورت که شما هر مبلغی رو به عنوان وام بگیرید، ما بیست و پنج درصدش رو پیش خودمون نگه میداریم. شاید بپرسید چرا؟ ببینید. فکر کنید الان صد درصد وام رو گرفتید و خوشحال برگشتید منزل.
اتفاقی که میافته اینه. شما به سرعت، قبر این پول رو خواهید کند. چند روز دیگه خودتون میمونید و کوهی از قسط که مجبورید پرداخت کنید… اما ما برای اینکه شما همیشه انگیزهای داشته باشید و غصه تموم شدن پولها افسردهتون نکنه، بیست و پنج درصد رو براتون پسانداز میکنیم.
روز مبادا، که البته از نظر ما باید مبادا باشه، در حالیکه اصلاً فراموش کرده بودید این مبلغ پبش ماست، یهو براتون پرداخت میکنیم. اونموقعست که شما متوجه نیت خیر ما خواهید شد و کلی دعامون میکنید.»
متقاضی وام:«خب اگه زودتر به این پول نیاز پیدا کردم چی؟»
کارمند: «نه دیگه. ممکنه شما بخواهید این پول رو حیف و میل کنید. ما اینجاییم تا از هدر رفتن پول شما جلوگیری کنیم. بر این اساس فقط زمانی که خودمون صلاح بدونیم پول رو به شما پرداخت میکنیم.»
متقاضی: «آقا من دارم قسطش رو میدم. یعنی چی که نمیتونم ازش استفاده کنم؟»
کارمند: «مثل اینکه متوجه عرایض بنده نشدید… گفتم براتون نگهش میداریم. خدای نکرده به جیب بانک نمیره که. مال خودتونه. فقط ما کمکتون میکنیم که به شیوه درست و در زمان مناسب ازش استفااده کنید.»
متقاضی: «خب چند سال دیگه که این پول ارزشی نداره. شاید فقط بشه باهاش باد چیپس خرید.»
کارمند: «احسنت به نکته خوبی اشاره کردید…برای اینکه ارزش پساندازتون کم نشه شما میتونید هر سال یک وام تازه بگیرید، البته اگه شانس باهاتون یار بود و تونستید از هفتخوان وام گرفتن بگذرید. اینطوری همیشه به پسانداز قدیمیتون مبلغ به روزی اضافه میشه.»
متقاضی مات و مبهوت به کارمند نگاه میکند. کارمند لبخند میزند و میگوید:«بدم فرم رو؟»
به اجاره خانه، قسطها و بدهیها فکر میکند. چاره دیگری جز قبول کردن دارد؟