دکتر ملیکا ملک آرا-پژوهشگر و مشاور سازمانی
با توجه به اینکه توسعه پایدار دارای اهدافی از جمله ایجاد توازن بین نیازهای مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است، لذا برای حفظ ارزشهای آن باید سه محور اصلی آن یعنی جامعه، محیط زیست و اقتصاد در برنامهریزیهای خرد و کلان مورد توجه ویژهای قرار گیرد تا با تعیین شاخصهای عملکردی و هدفگذاری کارشناسانه و واقعبینانه بتوان برای تحقق اهداف والای آن اقدام کرد.
امروزه نقش واحدهای صنعتی صادرات محور و شرکتهای دانشبنیان در محور اقتصاد در راستای توسعه پایدار کشور بر همگان عیان است. این موضوع در واردات و صادرات و برقراری ارتباط هدفمند اقتصادی با دیگر کشورها با هدف ارزآوری از طریق صادرات خصوصاً صادرات غیر نفتی حائز اهمیت است.
مطابق آمار منتشر شده از سوی اتاق بازرگانی تهران، طی نیمه نخست سال ۱۴۰۱ میزان صادرات ایران (بدون احتساب نفت خام) معادل ۸/۵۱ میلیون تن است که نسبت به مدت زمان مشابه در سال قبل دارای ۱۳ درصد کاهش است که این مقدار معادل است با ۳/۲۴ میلیارد دلار که نسبت به مدت زمان مشابه در سال قبل دارای ۱۳ درصد افزایش بوده است.
همچنین میزان واردات به کشور معادل ۳/۱۶ میلیون تن براورد شده است که دارای کاهش ۱۵ درصدی نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل است که این میزان برابر است با ۳/۲۶ میلیارد دلار است که نسبت به مدت زمان مشابه سال قبل دارای رشد ۱۴ درصدی بوده است.
معمولاً رشد اقتصادی در دهههای گذشته از طریق اعداد مطرح بود اما از دهه نود به بعد، دو موضوع ثبات و پایداری مطرح است. ثباتو پایداری اقتصادی در دنیای ابر رقابتی امروز محقق نمیشود مگر با دستیابی به علم و دانش روز که بتوان از طریق آن به اقتصاد دانش محور دست یافت.
اقتصاد دانشمحور میتواند سبب صادرات محصولات دانش محور اعم از کالا و خدمات باشد. در این نوع از صادرات ممکن است حجم و میزان وزنی نسبت به سنوات گذشته کمتر باشد اما میزان درآمد ارزی آن با رشد چشمگیری مواجه شود.
به بیان دیگر با توجه به اینکه دانش یکی از محوریترین موضوعات در طی سالیان اخیر در عرصه تحولات اقتصادی بوده است، امروزه موضوعاتی از جمله حجم سرمایه و اندازه بازار جای خود را به دانش و فناوری داده است.
در دنیای امروز، فعالیتهای دانشبنیان سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزش افزوده میشود.
عمدهترین مقاصد صادرات بدون نفت خام ایران، طی شش ماهه اول سال جاری کشورهای چین، عراق، امارات، ترکیه و هند بودند که به ترتیب به میزان ۸/۷، ۴/۳، ۱/۳، ۶/۲ میلیارد دلار و هند به میزان ۹۰۴ میلیون دلار حجم صادرات ایران در این مدت براورد شده است.
از سویی دیگر در خصوص آمار واردات نیز باید اذعان کرد که میزان واردات از عمده کشورهایی که در طی این مدت به کشور واردات انجام شده عبارتند از امارات به میزان ۲/۷ میلیارد دلار، چین به میزان ۸/۶ میلیارد دلار، ترکیه به میزان ۷/۲ میلیارد دلار، هند به میزان ۴/۱ میلیارد دلار و روسیه به میزان ۸۷۶ میلیون دلار. تبدیل شدن به اقتصاد دانشی و تولید بر اساس تکنولوژی روز دنیا سبب خواهد شد میزان صادرات غیر نفتی ایران با رشد چشمگیری مواجه شود، زیرا که از خامفروشی و یا ایجاد ارزش افزوده کم بر روی مواد اولیه جلوگیری کرده و مسیر برندسازی تولیدکنندگان فاخر و بینالمللی شدن آنان را هموار کند.
با توجه به اینکه بیش از ۹۰ درصد صنعت کشور را صنایع کوچک و متوسط (SMEs) تشکیل میدهند، لذا باید با توجه به وقوع انقلاب صنعتی چهارم و ظهور تکنولوژیهای نوین و بهرهگیری از علم روز به منظور ورود به حوزههای دانشی از جمله نانو، بایو، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، پرینترهای سه بعدی و… مدیران واحدهای صنعتی کوچک و متوسط خود را برای ماراتن بزرگی به اندازه کل دنیا آماده کنند و هرچه زودتر به تولید در سطح بینالمللی برسند.
این امر محقق نمی شود مگر با شناخت توانمندیها و پتانسیل داخلی از یکسو و شناخت نیاز و انتظار بازارهای هدف بینالمللی و مقایسه این دو موضوع با یکدیگر که نتیجه آن تعیین فاصله به منظور صادراتی شدن محصولات است که با تدوین سند استراتژی و برنامه اجرایی در راستای تبدیل شدن به واحدهای دانشبنیان و ارزآوری از طریق صادرات محصولات دانشی میتوان آن را به حقیقت پیوند زد.