کد خبر: 090503167963
آسیب اجتماعیاقتصادتولید و بازرگانیجامعه و فرهنگروزنامهسلامت و رفاه

پدیده کار نامرئی و تاثیر آن بر سلامت روانی ما

مسعود شریعت زاده /روزنامه نگار و کارشناس ارشد رسانه

اصطلاح کار نامرئی به آن دسته از وظایف و فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که افراد اغلب بدون قدردانی مالی یا اخلاقی انجام می‌دهند تا اطمینان حاصل شود که زندگی روزمره به آرامی پیش می‌رود.

این مشاغل شامل طیف گسترده ای از وظایف، از کارهای خانه مانند نظافت، خشکشویی و مراقبت از کودکان، تا کارهای ناشناخته در محل کار مانند کمک به همکاران یا برگزاری جلسات است.

این نوع کار برای ادامه زندگی روزمره ضروری است، اما اغلب مورد غفلت و یا کم ارزش گذاری قرار می گیرد.

به دلیل ماهیت نامرئی آن، تلاش برای دستیابی به آن اغلب نادیده گرفته می شود، که می تواند منجر به احساس خستگی، اضطراب و افسردگی شود، درست مانند فرسودگی شغلی ناشی از کار در خارج از خانه. در ادامه به معرفی ، سابقه و آثار منفی و راهکارهای مقابله با آن می پردازیم که ترجمه و برگرفته از آخرین مقاله رسانه روانشناسی امروز به زبان انگلیسی است.

در سال ۲۰۱۹، دهمین طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها رسماً «فرسودگی شغلی» را به عنوان یک بیماری جدی ناشی از «استرس مزمن در محل کار بدون درمان مؤثر» فهرست کرد.

در یک گام مهم، راهنمای مرجع توضیح داد که “فرسودگی شغلی” محدود به “زمینه کاری” است و در مورد تجربیات در سایر زمینه های زندگی صدق نمی کند.

اما این طبقه بندی جنبه های مهمی را نادیده می گیرد، زیرا مطالعات نشان داده است که کار غیررسمی در خانه که اغلب کار عاطفی ناشناخته است نیز باعث فرسودگی شغلی می شود.

بنابراین، به متخصصان مراقبت‌های بهداشتی توصیه می‌شود که مفهوم فرسودگی شغلی را فراتر از محل کار گسترش دهند تا تأثیرات مراقبت بدون دستمزد از نقش‌های دیگران در خانه را نیز شامل شود.

– اوایل سال جاری، شبکه مراقبت بهداشتی Kaiser Permanente مشکلی را که نادیده گرفته شده است، به نام «افزایش بار ذهنی» یا «کار ذهنی» برجسته کرد.

این شبکه توضیح داد که این اصطلاح به “کار بدون دستمزد و معمولاً نامرئی مربوط به مدیریت خانه و مراقبت از اعضای خانواده یا عزیزان” اشاره دارد.

این شبکه همچنین توضیح داد که “بار ذهنی” می تواند در طول زمان به “استرس شدید، روابط تیره و تار و حتی بیماری های مزمن” منجر شود.

این کار نامرئی در اطراف ما وجود دارد و برای عملکرد صحیح جامعه ما کاملاً ضروری است.

اما متأسفانه جامعه ما برای «کار خانگی»، «مدیریت امور زندگی» یا «کار بدون مزد» در مشاغلی با ارزش اقتصادی که شایسته آن است، ارزش قائل نشده است.

خیلی اوقات، از مردم خواسته می‌شود کارهای مهمی انجام دهند، مانند سازماندهی برنامه‌های کارمندان که شامل فعالیت‌های فوق برنامه، قرارهای پزشکی، و تولدها باشد، یا جهت دادن به کارمندان جدید، بدون قدردانی کافی – یا حتی دریافت هیچ گونه حقوقی برای آن.

انجام این وظایف که غالباً برای عملکرد جامعه ضروری است، سطوح جدیدی از اضطراب و استرس را به همراه دارد و از این رو لازم است جامعه ما به جای نادیده گرفتن این واقعیت، آن را بپذیرد.

در همین زمینه، مجله نیوزویک اخیراً به یک اپیدمی مهم پرداخته است که سلامت میلیون‌ها والدین را در سراسر جهان تهدید می‌کند که «فرسودگی شغلی والدین» است.

این مجله نتایج یک مطالعه اخیر انجام شده توسط کالج پرستاری در دانشگاه ایالتی اوهایو را مورد بحث قرار داد که از «مقیاس فرسودگی شغلی والدین شاغل» علاوه بر خودارزیابی برای شرکت‌کنندگان استفاده می‌کرد.

این مطالعه نشان داد که وزن تلاش برای تطبیق انتظارات ناعادلانه جامعه با تقاضای کار به طور همزمان بار سنگینی را بر دوش والدین به‌ویژه زنان ایجاد می‌کند که سلامت روانی آن‌ها را تهدید می‌کند و مانع از ادامه کار می‌شود.

بار “فرسودگی شغلی والدین” به طور نامتناسبی بر دوش زنان می افتد، زیرا تجزیه و تحلیل اخیر داده های بیش از ۷۰۰۰۰ نفر که در مطالعات جهانی انجام شده است نشان می دهد که زنان به طور متوسط ۴.۵ ساعت در روز را به مراقبت از خانواده و خانه خود اختصاص می دهند، در حالی که مردان به مراقبت از خانواده و خانه خود اختصاص می دهند. تنها ۲.۸ ساعت به این وظایف.

این بدان معناست که زنان ۷۵ درصد از کارهای مراقبتی بدون دستمزد را انجام می دهند که شامل پخت و پز، نظافت، سازماندهی، برنامه ریزی، مراقبت از کودکان و مراقبت از سالمندان است.

از سوی دیگر، محققان در مطالعه‌ای که در مجله پزشکی “The Lancet” منتشر شد، اشاره کردند که “به اثرات بهداشتی و روانی کار بدون مزد توجه کافی نشده است” و تاکید کردند که “نابرابری در توزیع وظایف مراقبتی بدون مزد، زنان را در معرض دید قرار می‌دهد. در مقایسه با مردان، خطر روانی ضعیف‌تری دارند.

نظریه استرس نقش و تاثیر آن بر سلامت روان

محققان تاثیر منفی کار نامرئی بر سلامت روان را به آنچه که به عنوان “نظریه استرس نقش” شناخته می شود، نسبت دادند: این نظریه شامل سه جنبه اصلی است:

– تعارض نقش: این تعارض زمانی به وجود می آید که فرد با انتظارات متناقضی از نقش های مختلف خود مانند کار، خانواده و دوستان مواجه می شود.

– اضافه بار نقش: به احساس فردی اشاره دارد که بیش از توانش مسئولیت دارد که ممکن است منجر به احساس خستگی شود.

– کمبود وقت: به احساس کمبود زمان برای برآوردن تمام نیازها اشاره دارد که ممکن است منجر به استرس و اضطراب شود.

این عوامل با هم به مسیرهای مرتبط با استرس کمک می کنند که منجر به افسردگی، اضطراب و پریشانی روانی می شود.

چگونه می توانیم به کار نامرئی ارزش بیافزاییم؟

در کانادا، چندین گروه اخیراً از دولت کبک خواستند تا به طور رسمی “روز ملی کار نامرئی” را برای افزایش آگاهی در مورد تأثیرات مهم کار نامرئی اعلام کند.

مهم است که در مورد این موضوع با کارفرمایان، دوستان و اعضای خانواده صحبت کنیم.

این انگیزه برای گفتگوی باز با هدف ایجاد تغییری است که به مردان و زنان اجازه می دهد به طور عادلانه در کار نامرئی که برای حفظ چرخه زندگی خانوادگی ضروری است، مشارکت کنند.

در یک زمینه مرتبط، رادیو ملی ایالات متحده ( NPR ) اخیراً نشان داد که کاهش نرخ زاد و ولد در ژاپن نشان دهنده یک “اضطرار ملی” است.

برخی از متخصصان بر این باورند که راه حل در «تعریف مجدد مفهوم پدری» نهفته است و شامل خلاص شدن از «کار نامرئی» است که بسیاری از مردان احساس می کنند موظف به آن هستند، مانند گذراندن وقت برای ملاقات با همکاران بعد از کار.

این تغییر همچنین شامل مشارکت بیشتر مردان در کارهای خانه می شود، مانند شستن ظرف ها و بردن کودکان به پارک، کارهایی که بسیاری از مردان در گذشته تمایلی به انجام آن نداشتند.

نقش شرکت ها در رفع خستگی نامرئی کار

شرکت‌ها نقش مهمی در کاهش فرسودگی کاری نامرئی که بر سر کارمندانشان می‌افتد، ایفا می‌کنند، و در طول سال‌ها، فرهنگ محیط کار ارتباط نزدیکی با بهبود مشارکت، شادی و بهره‌وری کارکنان دارد که به طور مثبت بر موفقیت سازمان به‌عنوان یک کل منعکس می‌شود.

فعالیت‌هایی که به تقویت حس تعلق و وابستگی متقابل کارکنان کمک می‌کنند شامل فعالیت‌هایی مانند: راهنمایی، حمایت حرفه‌ای، جشن تولد، آموزش و توسعه، گروه‌های منابع کارکنان و کمیته‌های آموزشی است.

با شناخت و درک اهمیت کار نامرئی، می‌توانیم به سمت ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و عادلانه‌تر حرکت کنیم، جایی که همه در انجام وظایف لازم برای حفظ زندگی روزمره مشارکت کنند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا