خاموشی نوآوری با کاهش ساعات پلتفرمهای آنلاین طلا
در دنیای پرشتاب اقتصاد دیجیتال ایران، پلتفرمهای آنلاین معاملات طلا به عنوان پلی میان سنت و نوآوری عمل کردهاند.
این سکوها نه تنها دسترسی به سرمایهگذاری در فلزات گرانبها را برای میلیونها کاربر آسان کردهاند، بلکه با ایجاد شفافیت و سرعت، به کنترل نوسانات قیمتی کمک شایانی رساندهاند. اما اخیراً، با ابلاغ دستورالعمل جدیدی از سوی دولت، سایهای از نگرانی بر این صنعت افتاده است.
یکی از انتقادیترین جنبههای این مقررات، کاهش ساعات کاری پلتفرمها به دلیل وابستگی به زمانبندی خزانههای فیزیکی است. فعالان این حوزه، این محدودیت را نه تنها مانعی برای رشد، بلکه تهدیدی برای انحصار و خاموشی نوآوری میدانند.
دولت، با هدف افزایش نظارت و جلوگیری از معاملات بدون پشتوانه، چارچوبی برای فعالیت سکوهای آنلاین طلا و نقره تدوین کرده است. این دستورالعمل، که بر پایه قوانین مبارزه با قاچاق کالا و ارز بنا شده، الزاماتی مانند احراز هویت دقیق، تسویه سریع و تحویل فیزیکی کالا را پیشبینی میکند.
اما بند مربوط به ساعات کاری، نقطه کانونی اعتراضهاست. بر اساس این ضوابط، پلتفرمها نمیتوانند فراتر از ساعات اداری خزانههای مورد تأیید عمل کنند. در حالی که ذات معاملات آنلاین، دسترسی ۲۴ ساعته است، این محدودیت به معنای تعطیلی موقت سکوها در ساعات شبانه یا تعطیلات میشود.
فعالان تأکید میکنند که بیش از ۶۰ درصد تراکنشها در ساعات غیراداری رخ میدهد، زمانی که کاربران به دنبال تخلیه هیجانات قیمتی یا سرمایهگذاری فوری هستند. این مسئله، نه تنها درآمد پلتفرمها را کاهش میدهد، بلکه اعتماد کاربران را خدشهدار میکند.
یکی از صداهای برجسته در این انتقادها، مدیران اجرایی پلتفرمهای پیشرو هستند. آنها معتقدند این مقررات، بدون مشورت کافی با بخش خصوصی تدوین شده و درک درستی از مدلهای عملیاتی دیجیتال ندارد. برای مثال، در مصاحبههای اخیر، یکی از مدیران ارشد یک پلتفرم بزرگ با بیش از ۱۰ میلیون کاربر، این محدودیت را “بازگشت به عصر تاریک معاملات سنتی” توصیف کرده است.
وی میگوید: “ما برای ایجاد بازاری پویا و مقاوم در برابر نوسانات طراحی شدهایم، اما حالا باید منتظر باز شدن درهای خزانه باشیم. این یعنی از دست دادن فرصتهای طلایی در لحظاتی که بازار جهانی ۲۴ ساعته عمل میکند.” این دیدگاه، ریشه در تجربه عملی دارد؛ پلتفرمها با الگوریتمهای پیشرفته، امکان معاملات لحظهای را فراهم میکنند، اما وابستگی به خزانههای فیزیکی، این سرعت را به زنجیر میکشد.
اما انتقادها فقط محدود به ساعات کاری میرود و به ساختار کلی مقررات هم معطوف است. فعالان، الزام به استفاده از خزانههای خاص و تأییدشده توسط نهادهای دولتی را عامل ایجاد انحصار میدانند. در حال حاضر، تنها تعداد محدودی خزانه مجوز دریافت کردهاند، که این امر میتواند به تمرکز قدرت در دستان معدودی از بازیگران منجر شود.
در واقع این رویکرد، نوآوری را خفه میکند. وقتی پلتفرمها مجبور به توقف فعالیت به دلیل تعطیلی یک خزانه هستند، کاربران به سمت بازارهای غیررسمی سوق پیدا میکنند و ریسک کلاهبرداری افزایش مییابد. آمارها نیز این نگرانی را تأیید میکنند؛ طبق گزارشهای داخلی، حجم معاملات آنلاین طلا در سال گذشته بیش از ۳۰ درصد رشد داشته، اما این محدودیتها میتواند این روند را معکوس کند.
تأثیر ای رویکردها بر بازار، چندلایه است. از یک سو، کاهش ساعات کاری به معنای از دست رفتن حجم قابل توجهی از تراکنشهاست. کاربرانی که در ساعات شبانه به دلیل تغییرات نرخ ارز یا اخبار جهانی، تمایل به معامله دارند، حالا باید منتظر بمانند.
این تأخیر، میتواند به افزایش اسپرد قیمتی (تفاوت خرید و فروش) منجر شود و هیجانات بازار را تشدید کند. از سوی دیگر، پلتفرمهای کوچکتر، که منابع کمتری برای انطباق با این الزامات دارند، در خطر ورشکستگی قرار میگیرند. این امر، بازار را به سمت غولهای بزرگ سوق میدهد و تنوع را کاهش میدهد.
در تجربه جهانی، بازارهای آنلاین طلا در کشورهایی مانند امارات یا سنگاپور، با ساعات کاری نامحدود، توانستهاند حجم معاملات را دو برابر کنند و ریسکهای سیستمی را با توزیع بار کاری مدیریت نمایند. در ایران، این محدودیتها میتواند به خروج سرمایه از چرخه رسمی منجر شود و اقتصاد دیجیتال را تضعیف کند.
علاوه بر این، فعالان به مشکلات فنی سامانههای نظارتی اشاره میکنند. سامانهای که قرار است معاملات را لحظهای رصد کند، در ساعات غیرکاری غیرفعال میشود و این یعنی شکاف اطلاعاتی. این انتقادها، ریشه در عدم هماهنگی بیننهادی دارد؛ جایی که وزارت صمت، بانک مرکزی و اتحادیههای صنفی، بدون گفتوگوی عمیق، مقرراتی وضع میکنند که با واقعیتهای فناوری همخوانی ندارد.
در مقابل این موج انتقاد، دولت بر ضرورت نظارت تأکید دارد. مقامات رسمی استدلال میکنند که این الزامات، برای جلوگیری از پولشویی و معاملات فاقد پشتوانه ضروری است. تحویل فیزیکی ظرف مدت کوتاه و احراز هویت دقیق، ابزارهایی برای حفظ سلامت بازار هستند. اما فعالان پیشنهاد میکنند که به جای محدودیتهای سفت و سخت، رویکرد تسهیلگرانه اتخاذ شود.
برای مثال، ایجاد خزانههای مجازی یا توزیعشده، با استفاده از بلاکچین، میتواند ساعات کاری را گسترش دهد بدون اینکه امنیت را قربانی کند. یکی از پیشنهادهای کلیدی، اجازه فعالیت ۲۴ ساعته با نظارت هوشمند است؛ جایی که الگوریتمها، معاملات را به صورت خودکار تأیید کنند و تنها در موارد مشکوک، مداخله انسانی صورت گیرد.
در این بین اتحادیههای کسبوکارهای مجازی نیز نقش فعالی ایفا میکنند. آنها خواستار جلسات فوری با هیئت مقرراتزدایی شدهاند تا بندهای محدودکننده بازنگری شود. این پیشنهادها شامل تنوعبخشی به خزانهها، افزایش سقف کیفپولهای دیجیتال و ادغام با بورس کالا است. در بلندمدت، این تغییرات میتواند بازار طلا را به هاب منطقهای تبدیل کند، جایی که سرمایهگذاران خارجی نیز جذب شوند.
در نهایت، کاهش ساعات کاری پلتفرمهای طلا، نمادی از چالشهای بزرگتر اقتصاد دیجیتال ایران است؛ تعارض میان نظارت و آزادی عمل. اگر دولت به انتقادها بها دهد و تعادلی میان امنیت و پویایی ایجاد کند، این صنعت میتواند به موتور محرکه رشد تبدیل شود. اما در غیر این صورت، خطر از دست رفتن اعتماد عمومی و مهاجرت به بازارهای خارجی، جدی است.








