چیپس یا چیپست!
جنگ خاموش اما تعیینکننده تراشهها از ۲۰۲۰ تاکنون، اقتصاد جهانی را در سطحی بیسابقه تحت فشار گذاشته است؛ جایی که تعطیلی کارخانههای خودرو و محدودیتهای فناورانه میان چین و آمریکا، پرسش تازهای را پیش میکشد: آیا تراشهها از غذا مهمتر شدهاند؟
بحران جهانی تراشه که از سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ جهان را درگیر کرد، نشان داد زنجیره تأمین نیمههادیها چقدر شکننده است.
خاموشی یک قطعه کوچک، کارخانههای خودروسازی در آمریکا، اروپا و ژاپن را متوقف کرد و شرکتهایی مانند فورد، تویوتا و فولکسواگن را به تعطیلی خطوط تولید واداشت.
این بحران مشخص کرد که اقتصاد جهانی به تعداد اندکی کارخانه فوقپیشرفته در آسیا وابسته است؛ کارخانههایی که هر اختلال سیاسی، نظامی یا طبیعی در آنها میتواند صنعتی چندتریلیوندلاری را متوقف کند.
تمرکز ظرفیت تولید نیمههادیها در آسیا، با سهم حدود ۷۵ درصدی، اکنون کل معادله قدرت فناوری را تغییر داده است. دادههای Trendforce نشان میدهد تایوان با ۴۶ درصد، چین با ۲۶ درصد و کره جنوبی با ۱۲ درصد سهم عمده تولید جهانی تراشههای پیشرفته را در اختیار دارند.
تنش میان چین، آمریکا و اروپا چشماندازی را ترسیم میکند که در آن کوچکترین اختلال در زنجیره نیمههادیها میتواند کشاورزی دقیق، انرژی، خودرو و پزشکی را همزمان با بحران روبهرو کند
آمریکا تنها ۶ درصد و سایر کشورها مانند ژاپن و اروپا حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد سهم دارند. در این میان، تایوان با ارزش تولید بیش از ۱۵۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ و تسلط TSMC بر فناوریهای پیشرفته، نقطه حساس زنجیره جهانی تلقی میشود.
اثر اقتصادی و شتاب تقاضا
طبق گزارش گارتنر، درآمد صنعت نیمههادی در سال ۲۰۲۴ به حدود ۶۵۵.۹ میلیارد دلار رسید؛ رقمی که سرعت رشد صنایع مبتنی بر هوش مصنوعی، محاسبات، ارتباطات و خودروهای برقی را بازتاب میدهد. ظرفیت جهانی تولید ویفر نیز بر اساس پیشبینیها در سال ۲۰۵۲ به ۳۳.۷ میلیون ویفر در ماه خواهد رسید که نشاندهنده رشد ۶ تا ۷ درصدی است. با وجود این گسترش، تمرکز منطقهای شدید همچنان ضعف ساختاری زنجیره تأمین جهانی را پابرجا نگه میدارد.
قیاس با امنیت غذایی؛ دو نیاز، دو ماهیت
اگرچه مواد غذایی از نظر حجم جهانی فراوان است و طبق دادههای FAO تولید غلات به حدود ۳ میلیارد تن در سال میرسد، اما چالش اصلی غذا نه تولید، بلکه توزیع، دسترسی و پایداری زیرساختهای انتقال است. در مقابل، چالش تراشهها ترکیبی از فناوری، تمرکز جغرافیایی و استقلال صنعتی است. یک کشور میتواند مازاد غذا داشته باشد اما قادر به تولید حتی یک تراشه پیشرفته نباشد. این تفاوت ماهیتی سبب شده تراشهها فراتر از یک کالا، به ابزار قدرت اقتصادی و فناورانه تبدیل شوند.
شدت گرفتن تنشها و تسلیح فناوری
تنش ایالات متحده و چین نیز نقش مهمی در تشدید رقابت دارد. واشنگتن محدودیتهای سختگیرانهای برای جلوگیری از دسترسی چین به تراشههای کوچکتر از ۱۰ نانومتر اعمال کرده و از هلند و ژاپن نیز خواسته صادرات تجهیزات حساس ASML و Nikon را به چین محدود کنند. پکن این فشارها را تلاش برای مهار قدرت صنعتی و نظامی خود میداند.
در پاسخ، کشورها با رویکردی امنیتمحور به سرمایهگذاری روی نیمههادیها روی آوردهاند: آمریکا «قانون تراشه و علم» را با بودجه بیش از ۵۰ میلیارد دلار تصویب کرده، اروپا طرحی برای دو برابر کردن سهم جهانی خود ارائه داده و چین نیز دهها میلیارد دلار به صندوقهای ملی صنعت اختصاص داده است.
وابستگی معکوس: تراشههایی که از غذا حفاظت میکنند
با وجود اولویت تاریخی غذا، فناوریهای کشاورزی مدرن وابسته به تراشهاند. سیستمهای آبیاری هوشمند، سنسورهای دما در سردخانهها، رباتهای برداشت محصول و شبکههای مدیریت مواد غذایی، همگی بر زیرساختهای نیمههادی استوارند. در نتیجه، کمبود تراشه میتواند بهطور غیرمستقیم امنیت غذایی را تهدید کند و حتی کیفیت زندگی را در مقیاس وسیع کاهش دهد.
نشانههای وابستگی فزاینده جهان به چند خط تولید محدود در آسیا، رقابت تراشه را از یک چالش صنعتی به میدان اصلی رقابت ژئوپلیتیک تبدیل کرده و مفهوم امنیت ملی را بازتعریف کرده است
در این شرایط، پاسخ به پرسش «غذا مهمتر است یا تراشه؟» وابسته به زاویه نگاه است. از منظر بقا، غذا اولویت اصلی است؛ اما از منظر اقتصاد مدرن و امنیت ملی، تولید تراشه به همان اندازه حیاتی شده زیرا هر وقفه در زنجیرهنیمههادی میتواند اقتصادها، صنایع درمانی، انرژی و کشاورزی را همزمان با بحران روبهرو کند.
راهحل در ایجاد تعادل نهفته است: توسعه کشاورزی مقاوم و محلی، در کنار سرمایهگذاری در تولید داخلی تراشه یا تنوعبخشی به واردات. کشورها اکنون ناچارند هر دو ستون امنیت غذایی و امنیت فناوری را به شکل موازی تقویت کنند تا در برابر بحرانهای آینده پایدار بمانند.
منابع: آرقام، گارتنر، رویترز، انجمن صنعت نیمههادی، FAO، اکوفین، ورلدگرین، CNBC








