کد خبر: 230202127113
آسیب اجتماعیجامعه و فرهنگروزنامهسیاستعدالت و رفاه اجتماعی

حجاب در چارچوب سبک ایرانی اسلامی

علی انتظاری/استاد دانشگاه

سیاست گذاری در مساله پوشش، در چهار چوب صحیحی صورت نمی‌گیرد. به دلیل اینکه عمده تلاش های فعلی، مبتنی بر قرار دادن بحث پوشش در چهار چوب قانون است.

در زمان مشروطه؛ قانون اساسی را از بلژیک آوردند و دست کاری هایی انجام دادند. قانون در ایران -که از قانون اساسی شروع میشود و به قوانین مدنی و جزایی هم سرایت میکند – روند مشروعیت و مقبولیت طبیعی را دنبال نمی کند و به همین دلیل در ایران قانون گریزی وجود دارد.

اکثر افراد؛ مردم را به قانون گریزی متهم می کنند؛ درصورتی که قانون و روند قانون گذاری متهم است و از ابتدا روند ورود را به درستی طی نکرده است.

قاعده قانون این است که در فضای اجتماعی ساخته شود.

هنجار به قانون تبدیل می شود، نه اینکه قانون هنجار شود و روند شکل گیری قانون از پایین به بالا است.

 سیستم عصبی جامعه که همان نظام هنجاری است؛ در قالب مناسباتی و تحت عنوان قانون تنظیم می شود و منبعی برای تنظیم دارد. اما از زمان مشروطه این روند هنجاری جامعه دچار اختلال می شود و با تصور تبدیل شدن ایران به جامعه مدرن، قوانین کشورهای دیگر را به جامعه تحمیل می کنند.

در جوامعی که سابقه تمدنی دارند؛ این نوع رویکرد برای قانون گذاری با مشکل روبرو می شود. به دلیل اینکه مردم از این نظام هنجاری برخوردار هستند و این نظام ایجاب میکند که نسبت به قوانین ایجاد شده؛ مقاومت صورت گیرد و این یک  مقاومت تاریخی نسبت به ظرف قانون گذاری در جامعه است.

به همین دلیل هم مردم در مناسبات سنتی خود و درحیطه بومی خودشان ملتزم به خیلی از ضوابط هستند ولی به طور مثال اگر در حوزه قوانین راهنمایی و رانندگی جریمه وجود نداشته باشد؛ این قوانین رعایت نمی شوند و این نه به دلیل این است که این ادم ها قانون گریزند بلکه؛ وضع و شکل گیری قانون فرایند درستی را طی نکرده و از خارج و به دور از هنجارها به کشور و مردم تحمیل شده است.

پوشش باید درچارچوب زندگی انقلابی، اسلامی و ایرانی قرار گیرد و نباید مرتب در چارچوب قانون درخواست شود. ما خودمان گفتمان مقاومت را با مصداق هایی همچون: جنگ جنگ تا پیروزی، ترویج و تقویت کردیم و توانایی اعمال زور نداریم.

البته اگر در مواقعی فقط ۱۰ درصد از مردم دچار خطا شوند؛ می توان از زور استفاده کرد اما بیشتر از آن را نمی توان از این روش استفاده کرد و باید از گفتمان فرهنگی مناسب سبک زندگی انقلابی اسلامی ایرانی؛  که در مقابل سبک زندگی غربی و سرمایه داری است استفاده کنیم.

البته غرب هم بدون عفت نیست و این سبک زندگی اقتضای نظام سرمایه داری است که فسق و فجور را در جوامع ترویج می کند.

بنابراین؛ سیاست گذاری فرهنگی که حجاب را در چارچوب قانون می آورد محکوم به شکست است و فقط سیاست گذاری که آن را در چارچوب سبک زندگی انقلابی اسلامی ایرانی ببیند موفق است؛ آن هم به شرط اینکه حجاب تنها  مؤلفه این سبک زندگی نباشد.

ما نباید اجازه دهیم که فضای آموزشی تحت تاثیر این اتفاق ها قرار گیرد. اگر آموزش را جدی بگیریم؛ فرصت تبرج را میگیریم و دانشجو آنقدر باید درگیر یادگیری باشد که فرصت فکر کردن به موضوعات حاشیه ای را نداشته باشد.

یکی از راهبردهای مهم در این زمینه حذف ارزشیابی استاد توسط دانشجو به شیوه فعلی است که امری اشتباه و بی معنی است و باعث می شود که آموزش نادیده گرفته شود و اساتید از ترس گرفتن نمره پایین ارزشیابی؛ جرات معرفی و تدریس منابع متعدد و زیاد به دانشجو را نداشته باشد. من مخالف نظرسنجی اساتید از دانشجویان نیستم، اما نباید اینگونه ابزار تسویه حساب شکل بگیرد.

حتی به قدری بر روی مقاله تاکید می شود که اساتید بیشتر از تدریس؛ نگارش مقاله خود را جدی می گیرند. استاد صرفا پژوهشگر نیست و باید ترفند معلمی هم بلد باشد که متاسفانه در نظام آموزشی ما کمتر دیده می شود و  خلا معلم های کاربلد باعث جدی نبودن فضای آموزشی و به تبع آن بروز این مسائلی می شود.

باید موقعیت های متنوع برای تقویت رابطه استاد و دانشجو خلق کنیم که دانشجویان با سفرهای علمی، سیاحتی و زیارتی با اساتید ارتباط داشته باشند و اساتید را الگوی خود قرار دهند.

این ارتباطات کمتر وجود دارد و خلا های روحی و روانی دانشجویان توسط عوامل گمراه کننده تامین می شود و آنها به او هویت می دهند.

ما در کارهای فرهنگی و فوق برنامه به شدت ضعیف عمل میکنیم و هیچ بودجه ای برای آن در نظر گرفته نشده و خودمان باید آن را تامین کنیم. برای مثال کاروان راهیان نور دانشگاه خوب است اما باید برای دانشجویان با روحیه متفاوت هم اقداماتی انجام پذیرد.

باید امکان تجربه های فرهنگی متنوع را گسترش دهیم. بیگانگی آموزشی و حس تعلق نداشتن دانشجویان به دانشگاه موجب فاصله و ناسزا گفتن آنها می شود.

دانشجویان به مدت سه سال؛ در فضای مجازی غرق شدند و مناسبات و واقعیات اجتماعی را از دست دادند و برای بازگشت آنها باید در چنین مناسبات فرهنگی مشارکت داشته باشند و دانشگاه نیز موظف به تامین بودجه این اقدامات است.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا