کد خبر: 240404212977
انرژیراه و مسکنروزنامهصنعت و معدن

راهکار توسعه پایدار؛ همسو کردن افزایش تولید انرژی‌های تجدیدپذیر با بهبود مصرف انرژی در ساختمان‌ها

پویا نجم سهیلی

در حالی که ایران در مسیر توسعه نیروگاه‌های خورشیدی و بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر گام‌های بلند برداشته است، اما نباید از نظر دور داشت که تمرکز تنها بر تولید برق کافی نیست و کم‌توجهی به بهینه‌سازی مصرف انرژی در ساختمان‌ها و استفاده از تجهیزات پر مصرف همچنان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش رو است.

بسیاری از ساختمان‌ها با تجهیزات گرمایشی و سرمایشی قدیمی و کم‌کارآمد، در حال هدر دادن حجم زیادی از انرژی هستند که با اصلاح الگوی مصرف و بهبود فناوری‌ها، می‌توان سهم قابل‌توجهی در صرفه‌جویی و کاهش فشار بر زیرساخت‌های تولید انرژی داشت. در واقع، توسعه پایدار نیازمند توجه همزمان به تولید و مصرف است، چرا که بدون کنترل هدررفت، افزایش توان تولید انرژی سبز تنها یک رویای ناپایدار باقی می‌ماند.

در شرایطی که انرژی به‌عنوان شریان اصلی اقتصاد و رفاه اجتماعی شناخته می‌شود، بخش ساختمان ایران در مواجهه با بحران انرژی، به یکی از نقاط ضعف سیستم تبدیل شده است. با سهمی بیش از ۴۰ درصد از کل مصرف انرژی کشور، ساختمان‌های مسکونی، تجاری و اداری در ایران نه‌تنها مصرف‌کننده بزرگ منابع انرژی‌اند، بلکه به دلیل طراحی‌های نابهینه، تجهیزات فرسوده، و غیبت سیاست‌گذاری مؤثر، سطح اتلاف انرژی در آن‌ها به‌شدت بالاست.

مطابق گزارش وزارت نیرو، سالانه بیش از ۳۴۰ میلیون مگاوات‌ساعت برق و گاز در بخش ساختمان مصرف می‌شود. در فصل‌های سرد، مصرف گاز خانگی به مرز ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز می‌رسد؛ رقمی که حتی از مجموع مصرف برخی صنایع مادر بیشتر است.

شدت مصرف انرژی در بخش ساختمان، به ۱۴.۲ مگاژول بر دلار تولید ناخالص داخلی رسیده که تقریباً سه برابر میانگین جهانی‌ست. با این‌حال، بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات ساختمان و شهرسازی، بالغ بر ۹۰٪ واحدهای ساختمانی فاقد استانداردهای حداقلی عایق‌کاری حرارتی هستند، و همین امر عامل اصلی اتلاف حرارت در زمستان و افزایش نیاز به سرمایش در تابستان شده است.

بخش ساختمان ایران با مصرفی بیش از ۴۰ درصد کل انرژی کشور، به دلیل فرسودگی تجهیزات و ضعف سیاست‌گذاری، موتور اتلاف انرژی شده است

از سوی دیگر، وضعیت زیرساخت‌های انرژی ساختمان‌ها نیز نگران‌کننده است. بخش قابل‌توجهی از تجهیزات گرمایشی و سرمایشی همچنان مبتنی بر فناوری‌های دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی‌اند؛ کولرهای آبی بدون سنسور دما، بخاری‌های بدون ترموستات، و پکیج‌ و موتورخانه ها یی قدیمی و با راندمان پایین، نه‌تنها انرژی بیشتری مصرف می‌کنند، بلکه ایمنی و راحتی ساکنین را هم تهدید می‌کنند. واحدهای مسکونی فرسوده در شهرهای بزرگ از جمله تهران، مشهد و اصفهان اغلب بدون عایق، تهویه ی مطبوع و استاندارد، یا طراحی مناسب برای استفاده بهینه از نور و هوا ساخته شده‌اند.

در این میان، ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر برای ساختمان‌ها تقریباً مغفول مانده است. بارها و بسیار شنیده ایم که ایران با میانگین ۳۰۰ روز آفتابی و  تابش خورشیدی ۲۲۰۰ کیلووات‌ساعت در مترمربع، یکی از مناسب‌ترین کشورها برای نصب سامانه‌های خورشیدی پشت‌بامی‌ست. بااین‌حال، تا پایان سال ۱۴۰۳، مجموع ظرفیت پنل‌های خورشیدی خانگی نصب‌شده در کشور تنها ۲۲۰ مگاوات بوده است؛ عددی که در مقایسه با ظرفیت چند هزار مگاواتی استان‌هایی مانند یزد، کرمان یا خراسان جنوبی، ناچیز تلقی می‌شود.

نبود تعرفه تضمینی خرید برق، فقدان مشوق‌های مالی واقعی  و پیچیدگی فرآیندهای اداری و نبود دستورالعمل مورد توافق برای نیروگاههای کوچک و متوسط مقیاس و در نهایت عدم تایید و نامشخص بودن فرآیند تخصیص تسهیلات و عدم پرداخت معوقات مانع توسعه این ظرفیت شده‌اند.

 از سویی دیگرمشکلات بانک ها جهت دریافت تضامین برای تسهیلات ارایه شده به دلیل کم ارزش بودن زمین نیروگاه ها و مستهلک شدن تجهیزات (پنل های خورشیدی )به مرور زمان خود از دیگر دلایل عدم توسعه تجدید پذیرها ست .

هم‌زمان، سیاست‌گذاری در حوزه انرژی ساختمان نیز دچار گسست ساختاری‌ست. سند ملی ساختمان‌های سبز هنوز در مرحله بازنگری و آزمایشی قرار دارد و هیچ بودجه عملیاتی به اجرای آن اختصاص داده نشده. سازمان‌های مسئول، از وزارت راه و شهرسازی تا توانیر و محیط‌زیست، هر کدام بخشی از وظایف را بر عهده دارند، اما نبود هم‌افزایی و هماهنگی میان آن‌ها باعث شده هیچ برنامه فراگیر اجرایی نشود.

ساختمان‌هایی که با معیارهای بهره‌وری ساخته می‌شوند، نه مشوق مالی می‌گیرند، نه تعرفه انرژی پایین‌تری دارند. حتی در صدور پروانه‌های ساختمانی نیز هیچ الزام اجرایی برای رعایت ضوابط انرژی وجود ندارد و قوانین موجود بیشتر جنبه توصیه‌ای دارند.

سناریوهای آینده روشن نیستند؛ اگر همین وضعیت ادامه یابد، ساختمان‌ها به موتورهای دائمی اتلاف انرژی تبدیل خواهند شد، شبکه برق و گاز کشور در فشار خواهند بود و احتمال افزایش تعرفه‌ها برای کنترل مصرف پرمصرف‌ها دور از ذهن نیست. اما در صورت تدوین و اجرای یک برنامه ملی برای بازآفرینی انرژی در ساختمان‌ها، می‌توان مصرف این بخش را تا ۴۰٪ کاهش داد، تاب‌آوری شبکه را افزایش داد و امکان صادرات برق پاک به کشورهای منطقه را فراهم کرد.

آن‌چه قطعی‌ست، این است که انرژی ساختمان‌ها دیگر موضوعی فنی نیست، بلکه به مسئله‌ای ملی تبدیل شده. بدون اصلاح سبک طراحی، تغییر مقررات ساخت‌وساز، استانداردسازی تجهیزات، و فرهنگ‌سازی عمومی، ساختمان‌ها نه‌تنها رفاه نمی‌سازند، بلکه بحران خلق می‌کنند. مسیر پایداری از پشت‌بام‌ها آغاز می‌شود، نه از چاه‌های نفت.

از آن‌چه پیش‌تر گفته شد، می‌توان دریافت که تمرکز سیاست‌گذاری انرژی در بخش ساختمان ایران عمدتاً بر نصب پنل‌های خورشیدی محدود شده است. اگرچه انرژی خورشیدی پشت‌بامی یکی از راهکارهای مهم و در دسترس است، اما در نگاه جامع به بهره‌وری ساختمان، این رویکرد کافی نیست. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، مفهوم «انرژی تجدیدپذیر در ساختمان» شامل طیف وسیعی از فناوری‌ها برای گرمایش، سرمایش، تهویه و مدیریت هوشمند انرژی است درحالی‌که در ایران، بخش عمده‌ای از این ظرفیت‌ها یا نادیده گرفته شده‌اند یا سیاست حمایتی مؤثری ندارند.

ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر در ساختمان‌ها مغفول مانده و نبود مشوق‌های مالی، پیچیدگی‌های اداری و استانداردهای عملیاتی مانع پیشرفت واقعی شده است

امروزه تکنولوژی‌هایی نظیر هیت پمپ ها(heat pumps) ، با ضریب عملکرد بالا (COP > 4)، سامانه‌های تهویه با بازیافت حرارت (heat recovery)، و کلکتورهای خورشیدی (solar thermal collectors)  و سیستم های هیبریدی (hybride systems)توانسته‌اند مصرف انرژی ساختمان‌ها را در بسیاری از کشورهای اروپایی به کمتر از نصف برسانند. این درحالی‌ست که در ایران، همچنان بخاری‌های گازی معمولی راندمان پایین و کولرهای آبی غیراتوماتیک در ساخت‌وسازهای شهری استفاده می‌شوند و هیچ الزامی در قوانین ساخت برای جایگزینی آن‌ها با تجهیزات کم‌مصرف وجود ندارد.

طرح های موفق آلمان و ایتالیا در توسعه سیستم های تجدیدپذیر در ساختمان ها

در مقایسه، کشورهایی نظیر آلمان و ایتالیا نه‌تنها الزامات فنی برای استفاده از تجهیزات تجدیدپذیر را در پروانه‌های ساختمانی گنجانده‌اند، بلکه مشوق‌های گسترده‌ای نیز برای عموم مردم تعریف کرده‌اند. در آلمان، برنامه KfW-Effizienzhaus به مالکان اجازه می‌دهد تا از وام‌های با بهره صفر، تخفیف‌های مالیاتی، و رتبه‌بندی انرژی رسمی در صورت استفاده از تجهیزات راندمان بالا بهره‌مند شوند. در ایتالیا، طرح Superbonus 110% برای بازسازی ساختمان‌ها و جایگزینی تجهیزات پرمصرف با فناوری‌های پاک آن‌چنان موفق بود که نرخ نوسازی انرژی‌محور ساختمان‌ها به بیش از ۵۰درصد در برخی مناطق رسید.

در ایران اما نه تنها چنین مشوق‌هایی وجود ندارد، بلکه روند دریافت مجوز برای نصب سامانه‌های انرژی پاک با چالش‌های اداری، هزینه‌های پنهان و نبود حمایت بانکی همراه است. سازمان‌های مرتبط از جمله وزارت نیرو، سازمان ملی استاندارد، و وزارت راه و شهرسازی، هم‌افزا عمل نمی‌کنند و هیچ بستر مشترکی برای اجرای الزامات انرژی در ساختمان‌ها فراهم نشده است.

در حال حاضر هیچ برچسب انرژی رسمی برای ساختمان‌های ایران وجود ندارد درحالی‌که در اتحادیه اروپا، طبقه‌بندی انرژی ساختمان‌ها A++) تا( G   الزامی در آگهی‌های فروش و اجاره است. عدم وجود این سیستم نه‌تنها مانع شفافیت اطلاعاتی شده بلکه شهروندان را از انگیزه ارتقاء بهره‌وری محروم کرده است.

برای عبور از این وضعیت، نیاز به اصلاحات ساختاری وجود دارد؛ از جمله تدوین آیین‌نامه الزام‌آور انرژی در ساخت‌وساز، تعریف استانداردهای ملی برای تجهیزات گرمایشی و سرمایشی، تشکیل نهاد هماهنگ‌کننده انرژی ساختمان، و ارائه تسهیلات مالیاتی، بانکی و تعرفه‌ای برای استفاده‌کنندگان از فناوری‌های تجدیدپذیر. بدون چنین سازوکارهایی، نمی‌توان انتظار داشت بخش ساختمان ایران به‌سمت پایداری و تاب‌آوری انرژی حرکت کند.

در پایان باید گفت، آینده انرژی ساختمان‌ها نه‌تنها مسئله‌ای فنی بلکه انتخابی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی‌ست. اگر ساختمان‌ها همچنان بدون الزامات انرژی ساخته شوند و شهروندان بدون حمایت به‌دنبال بهره‌وری باشند، بحران انرژی در ایران نه‌تنها ادامه خواهد داشت بلکه در ابعاد اجتماعی و زیست‌محیطی گسترش خواهد یافت.

راندمان پایین تجهیزات سرمایشی و گرمایشی، نبود الزام قانونی و سیاست‌های ناکارآمد، بحران مصرف انرژی را در بخش ساختمان‌های کشور تشدید کرده است

در تداوم نقد تخصصی بر نظام انرژی ساختمان در ایران، نمی‌توان نقش ساختار تولید برق کشور را در این چرخه نادیده گرفت. بررسی‌های فنی نشان می‌دهند که بیش از ۸۰ درصد برق ایران از طریق نیروگاه‌های گازسوز تولید می‌شود نیروگاه‌هایی که بخش عمده‌شان در طبقه نیروگاه‌های حرارتی غیرترکیبی قرار می‌گیرند. این در حالی‌ست که راندمان متوسط این نیروگاه‌ها چیزی حدود ۳۵ درصد گزارش شده؛ یعنی حدود دو سوم از گاز طبیعی مصرف‌شده برای تولید برق، عملاً به صورت گرمای دفع‌شده تلف می‌شود. در مقایسه، نیروگاه‌های سیکل ترکیبی می‌توانند راندمان را به بالای ۵۵ درصد ارتقاء دهند، که در بسیاری از کشورها به عنوان استاندارد حداقل پذیرفته شده‌اند.

حال وقتی این برق با راندمان پایین صرف تغذیه تجهیزات سرمایشی ساختمان‌ها می‌شود  مانند کولرهای گازی معمولی، اسپلیت‌های نسل قدیم، چیلرهای تراکمی بدون کنترل هوشمند در واقع با زنجیره‌ای از اتلاف انرژی مواجه هستیم: تولید غیرکارآمد، انتقال پر‌تلفات، و مصرف غیربهینه. بسیاری از کولرهای گازی موجود در واحدهای مسکونی و تجاری ایران دارای ضریب عملکردی پایین‌تر از ۲.۵ هستند، در حالی‌که استاندارد جهانی برای تجهیزات کم‌مصرف سرمایشی راندمان (COP) بالای ۳.۵ یا حتی ۴ است.

در شرایطی که برق تولیدی کشور با هزینه بالای اقتصادی و زیست‌محیطی همراه است از جمله انتشار دی‌اکسید‌کربن بالا، مصرف گاز در اوج فصل گرما، و تنش در تأمین سوخت نیروگاه‌ها تداوم استفاده از تجهیزات سرمایشی با راندمان پایین در ساختمان‌ها، در واقع تشدید بحران انرژی از هر دو سوی عرضه و تقاضاست. در گزارش‌های رسمی شرکت توانیر نیز تأکید شده که در زمان‌های اوج مصرف تابستانی، تجهیزات سرمایشی نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری پیک بار دارند.

بدتر آن‌که سیاست‌های حمایتی یا محدودکننده‌ای برای ارتقاء این سامانه‌ها دیده نمی‌شود؛ نه یارانه‌ای برای تعویض کولرهای گازی پرمصرف با تجهیزات کم مصرف راندمان بالای اینورتر دار وجود دارد، نه مشوقی برای نصب سیستم های هیبریدی در پروژه‌های ساختمانی تعریف شده، و نه الزامی در آیین‌نامه‌ها برای انتخاب سیستم سرمایشی بهینه وجود دارد.

در حقیقت، مصرف برق برای سرمایش ساختمان‌ها، بدون هماهنگی با بازدهی تأمین انرژی در سطح ملی، منجر به وضعیت بغرنجی شده که می‌توان آن را «فاجعه» نام‌گذاری کرد؛ ترکیبی از راندمان پایین، مصرف بالا، فشار بر شبکه، و سکوت سیاست‌گذاری و.. منجربه بوجودآمدن شرایط فعلی و فاجعه های آتی ست.

در چنین فضایی، الزامات فوری شامل ارتقاء راندمان نیروگاه‌ها به حداقل ۴۵٪ در بازه‌ میان‌مدت، ممنوعیت فروش تجهیزات سرمایشی با راندمان(cop) پایین، ارائه مشوق‌های واقعی برای مصرف‌کنندگان در ارتقاء تجهیزات، و الزام به طراحی معماری ساختمان با حداکثر تهویه طبیعی و کاهش نیاز سرمایشی است.

بدون تغییرات اساسی در زنجیره تولید تا مصرف انرژی برق، و بی‌توجهی به راندمان تجهیزات در ساختمان‌ها، ایران در مسیر اتلاف منابع، افزایش هزینه‌های ملی، و تشدید وابستگی به انرژی فسیلی حرکت می‌کند. در این روند، ساختمان نه‌تنها مصرف‌کننده، بلکه بازتاب ناکارآمدی سیستماتیک انرژی کشور خواهد بود.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا