«گابریِل کُلتیس»، استاد اقتصاد دانشگاه تولوز
بحث در مورد سیر صعودی رشد و سیر نزولی آن بحثی بیهوده است. آنچه مهم است توسعه است. از مدت های گذشته همواره رشد و توسعه را باهم اشتباه گرفته اند. شاهد ماجرا کتاب «والت روستوُو» (۱۹۱۶-۲۰۰۳)(۱۲۹۴-۱۳۸۱) اقتصاد دان فوق لیبرال آمریکایی به نام «مراحل رشد اقتصادی»است.
او در این کتاب معتقد است همه کشورها باید مراحل یکسان برای دستیابی به رشد اقتصادی از طریق مصرف انبوه را طی کنند. از سوی دیگر اقتصاددانان مارکسیست نیز به اشتباه بر این باورند که همه کشورها از طریق نظام کمونیستی باید به رشد اقتصادی دست یابند.
تعداد کمی از اقتصاددانان هستند که میان رشد اقتصادی و توسعه تفکیک قائل میشوند و با رد الگوهای خطی معتقدند هر کشور و جامعهای نیازمند ترسیم الگوهای متناسب با نیازهای اختصاصی خود برای دست یابی به رشد اقتصادی و ساختن آینده خود است.
«رُنه پَسه» اقتصاددان فرانسوی برنده جایزه نوبل(۱۹۹۸) با الهام از دو اقتصاددان دیگر«فرانسوا پِرو» (۱۹۰۳-۱۹۸۷)(۱۲۸۱-۱۳۶۵) و «آمارتیاسِن» با مطالبی که در کتاب خود تحت عنوان «اقتصاد زیستی، آخرین فرصت، پیوندهای رهایی بخش» چاپ سال ۲۰۱۲(۱۳۹۰) در این خصوص نگاشته است: «آیا رشدی که منجر به تخریب محیط زیست وشرایط زندگی انسان شود میتواند توسعه نام گیرد؟ توسعه نباید سازوکارهای تنظیمکننده روابط انسان و طبیعت را زیر پا بگذارد.»
دوگروه که از رشد تعابیر متفاوت دارند آن را معادل توسعه میپندارند. یک دسته معتقدند تنها راه نجات برای تضمین قدرت خرید، اشتغال و پرداخت بدهیهای هر دولتی رشد است و دسته دیگر معتقدند رشدی که با فعالیتهای نامعقول انسان انجام میشود با بقای کره خاکی سازگار نیست. بین این دو گروه همواره مباحثاتی بیفایده جریان دارد؛ چراکه هردو برای خود دلایل منطقی قائلند. اما مفهوم واقعی توسعه کدام است؟
نکته مهم در اینجاست که میتوان به معنای واقعی توسعه یافت اما رشدی را رقم نزد. تولید ناخالص داخلی هر کشوری میتواند از طریق بهبود کیفیت خدمات ارائه شده در آن کشور افزایش یابد.
در این حالت با تولید کالای بادوام و با کیفیت و در نتیجه با ارزش؛ قیمت آن نیز می تواند افزایش یابد. میتوان ماشین لباسشویی بادوام و قوی را به تعداد کمتر تولید کرد. در این صورت ارزش آن بالاتر میرود و به تبع آن قیمتش نیز میتواند افزایش یابد.
تولید نکردن ماشین های لباسشویی بیشتر و در عوض تولید ماشین لباسشویی کمتر ولی بادوامتر و گرانتر تولید ناخاص داخلی یکسان به بار خواهند آورد. تولید ناخالص داخلی که بر پایه تولید محصول بادوام ولی به تعدادکم استوار باشد بسیار ارزشمندتر از تولید ناخالص داخلی است که بر پایه تولید انبوه ولی بی کیفیت استوار باشد.
تولید محصولات کم دوام برای طبیعت مضر است زیرا از یک طرف نیازمند استخراج منابع طبیعی بیشتر به صورت مستمرخواهد بود و از طرف دیگر منجر به دورانداختن محصولات و در نتیجه افزایش آلودگی محیط زیست می شود.
در کنار آن چرخه بازیافت نیز باید فعالتر شود تا این محصولات بیکیفیت را بازیابی کند.
منبع: لوموند