ما خودمان وسط مذاکرات غیرمستقیم بزرگ شدیم
کارشناس شبکه افق: «سه نوع مذاکره داریم؛ از هتل به هتل تا اتاق به اتاق!»

راضیه حسینی
تازه فهمیدیم یکعمر وسط مذاکرات غیرمستقیم بزرگ شدیم و خودمان خبر نداشتیم. همان موقع که مادرمان در یک اتاق نشسته بود و به ما میگفت: «برو به بابات بگو آشغالا رو بذاره دم در.»
و ما میرفتیم و میگفتیم و پدرمان میگفت: «برو بهش بگو نیم ساعت پیش گذاشتم.» وسط یک مذاکرۀ غیرمستقیم بودیم و نقشمان خبررسان بود؛ ولی از آنجایی که آن زمان شبکۀ افق با کارشناسهای خبرهاش نبود، ما حالیمان نمیشد که چهکار مهمی را انجام میدهیم و تا همینالان که سنی ازمان گذشته است هم نمیدانستیم، تا لااقل در رزومۀ کاری خودمان بیاوریم و بنویسیم!
آن زمان دو شبکه وجود داشت و کل برنامۀ سیاسی مملکت خلاصه میشد در یکی دو برنامه، که آن هم به سن ما قد نمیداد. ما منتظر بودیم ببینیم کی مجری برنامۀ کودک میآید و دربارۀ موقعیت مناسب نشستن روبروی تلویزیون آموزش میدهد.
راستش را بخواهید الان هم هرچه فکر میکنیم باز انگار سنمان قد نمیدهد به پیچیدگیهای سیاسی و باز دنبال همان مجری و همان برنامههای کودکیم. حالا دیگر هر شبکهای را بزنی با تنوع و تکثر کارشناس مواجه میشوی که همه نگران مشکل فهم عوام هستند. نگرانند یکوقت عوام اشتباه فکر نکنند. برای همین مدام توضیح میدهند. زیاد و بهدفعات.
به نظرمان عوام را به حال خودشان بگذارید، اجازه بدهید خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند. شاید اصلاً دلشان نخواهد به هیچچیز سیاسی فکر کنند. این حیطه را بگذارند برای خواص، و خودشان بروند پی دیدن کارتونهای قدیمی و نوستالژی، برنامههایی که برای دیدنش نیاز به هیچ توضیح و تفسیری نیست.
مثلاً لازم نیست کسی بعد از داستان پینوکیو توضیح دهد که گربه نره که بود و روباه مکار چه کرد؟ برای دیدن شازده کوچولو هم نیاز به هیچ کارشناسی نیست. همه چیز مشخص است. آدمها پی سود بیشترند و شازده کوچولو دنبال اهلیکردن گلها!