موگرینی، خاک انداز و فرهنگستان
همین چند ماه پیش بود که فرهنگستان ادب فارسی به ادعای هزینه هر لغت ۱۱ میلیون تومان اعتراض کرد.
کاری به صحت و سقم آن ادعا و این اعتراض ندارم ، اما هر لغت می تواند سرزمین ادب پارسی را گسترش دهد و مانند صدقه جاریه تا ابد این گسترش را مفید و کار آمد سازد.
لذا ما که مازان باشیم با خودمان فکر کردیم که یعنی هر لغت فارسی به اندازه یک مترمربع زمین تو فرشته یا نیاوران تهران نمی ارزد که این مدعیان بر هزینه آن خدشه می کنند؟
اما و لکن از آنجایی که روزنامه وزین عصراقتصاد یک جریده اقتصادی است ، این سردبیر سربهوای ما که هیچ تعصبی روی زبان پارسی ندارد، مانع از این شد که ما دفاع غرایی از فرهنگستان فوق الذکر بنماییم.
اما حالا که غوغای سِلفی گیری نمایندگان با موگرینی چنانچه افتاد و دانید، تیترهای اصلی بیش از ۵۰ درصد رسانه ها را بخود اختصاص داده، و گوی سبقت از مشکلات اشتغال و سیستم بانکی و باقی امور خرده و ریز دراطلاع رسانی رسانه ها گرفته ، همه اش نگران بودم که مبادا دشمنان قسم خرده مردم ایران”سِلفی” را “سَلَفی” بخوانند وادعا کنند که نمایندگان مردم ایران در مورد داعش با خانم موگرینی سَرو سِرّی دارند، که خوشبختانه متوجه شدم همین فرهنگستان مکرّم مزبور واژه “خویش انداز” بر وزن “خاک انداز”را جایگرین واژه بیگانه و شبهه افکن “سِلفی” نموده و کلا غائله و بلکه دلمشغولی ما را مرتفع نموده است.
خداییش این لغت با ارزش امنیتی و دیپلماتیک خود ۱۱ میلیون نمی ارزد؟
مازان