مشکل ما واردات ساز نیست
مشکل ما سفرههای خالیست
ریحانه خوشحال
کاش جای اینکه تمام تمرکز روی حواشی باشد همه مسئولان باهم یا علی میگفتند و تمام مدد خویش را بکار میبستند تا مشکلات اقتصادی کشور و مردم را که در اولویت همه کارهاست حل میکردند نه اینکه هربار با پرداختن به مسائل حاشیه ای فقط مردم را عصبانی تر کنند.
ممنوع کردن ساز، عینک و صیانت از حیوانات و یا صیانت از حقوق کاربران و محدود کردن مردم از فضای مجازی یا محدود کردن جوانان بیکاری که با توسل به این فضاهای مجازی شغلی برای خود دست وپا کرده اند هنر نیست . با این محدودیت ها و سایر مسائل حاشیه ای که هر روز یکی پس از دیگری اضافه میشود و ایجاد فشارهای روانی بیشتر نمیتوانید مشکلی را حل کنید مگر دردی بر مشکلات این مردم بیفزایید…
مشکل کشور ما در حال حاضر حضور سگ، واردات ساز یا عینک و یا صیانت از حقوق کاربر (که به عبارتی صیانت از پنهان کاری خیانتهای برخی مسئولان است)… نیست مشکل مردم ما شکم گرسنهشان است.
فکری بحال شکم گرسنه این ملت کنید
چگونه است که به محض اینکه دولت دچار مشکل میشود همه نمایندگان عزم جزم میکنند تا مشکل دولتها را حل کنند اما همان عزم جدی، برای حل مشکلات مردم و جامعه را ندارند؟
مثلا اضافه شدن ۲ سال به سنوات بازنشستگی برای اینکه دولت بتواند تنفس بگیرد لازمالاجراست!!! و اکثر نمایندگان مردم در مجلس (یا بهتر است بگوییم نمایندگان دولت در مجلس) سریعا رای موافق خود را اعلام می کنند تا بیشتر در چشم دولت خودنمایی کنند در حالی که این آقایان نمایندگان رای را از مردم میگیرند اما در جهت دولتها قدم بر میدارند و قانون تصویب می کنند.
چگونه است که دولت در این بهم ریختگی اقتصادی به تنفس نیاز دارد اما مردم در این فشار طاقتفرسا که کمرشان را خم کرده حق تنفس ندارند؟؟؟!!!
تا کی باید شاهد افزایش های بی رویه و لجام گسیخته اقتصادی باشند؟
چرا قانون سریعالاجرایی در این زمینه تصویب نمیکنند؟!!
چرا راهکاری برای تنفس مردم پیدا نمیکنند بجای این همه سال گرانی و تورم دوسال هم قیمتها ثابت بماند و حقوقها افزایش پیدا کند تا مردم هم تنفسی داشته باشند و آبی زیر گلویشان تر شود!!
چرا قانونی برای رفاه جوانان در سن ازدواج تصویب نمیشود که امکانات اولیه مثل مسکن، شغل برایشان فراهم شود؟
در این اوضاع نابسامان گرانی که آقایان قدرت کنترل تورم را حتی در مواد غذایی مردم ندارند کمترین کار اینست که حداقل مالیات را از قوت و غذای مردم بردارند.
چرا همش رفاه دولتها باید لحاظ شوداا؟
پس کی نوبت رفاه حال مردم میرسد؟!!!
چرا قانونی برای کارگران و کارمندانی که حقوقشان با حقوق نمایندگان محترم مجلس هیچ تناسب و یکسانسازی ندارد تصویب نمیشود؟؟
یا قانونی تصویب کنند که حقوق نمایندگان مجلس اندازه کارگر زحمتکش پایین بیاید و یا قانونی تصویب کنند که حقوق کارگران و کارمندان به اندازه حقوق نمایندگان افزایش یابد
تا همه در یک شرایط یکسان و مساوی به درک درستی از تورم و نداری برسند نه اینکه نمایندگان مجلس حقوقهای چند ده میلیونی بگیرند و کارگران ۲ تا ۳ میلیونی…
مسلما این تفاوت و فاصله طبقاتی نخواهد گذاشت تا اربابان مجلس از نداری و سر گرسنه بر بالین گذاشتن، درک درستی داشته باشند.
چگونه است جایی که نوبت مردم میشود نمایندگان هیچ قانون پیشنهادی یا طرح دوفوریتی برای رفاه حال مردم پیشنهاد و تصویب نمیکنند؟؟
کاش این جسارت در نمایندگان وجود داشت تا اعلام کنند طی چند سال اخیر چند قانون در جهت رفاه حال مردم تصویب شده و چند قانون در جهت رفاه دولتها… و لیست آن را در اختیار مردم قرار دهند.
شاید اینگونه یادشان بیاید که نماینده چه کسانی در مجلس هستند اما برای چه کسانی رکاب میزنند!!!
حال بپردازیم به این که چرا بعضی از آقایان محترم نمایندگان مجلس با شفافیت آرا مخالفند…
آنها مخالفند با شفافیت آرا زیرا میخواهند مردم ندانند که کدام نماینده فقط در جهت دولتها خودنمایی میکند نه در جهت رفاه حال مردمی که از دولتی سر آنان به این منصب رسیده است.
آنان میخواهند شفافیت آرا مخفی بماند تا مردم متوجه نشوند کدام نماینده در تلاش برای تصویب انتقال آب خزر به فلات مرکزی است زیرا اگر شفافیت آرا تصویب شود نام نمایندگانی که در تلاشند تیشه به ریشه این مملکت و این مردم بزند مشخص میشود و مسلما آخرین دوره نمایندگی آنان در مجلس و گرفتن حقوقهای نجومی در مقابل کارگران و کار مندان است.
مخالفند تا بتوانند راحتر به لابیگری های خود بپردازند.
کاش یادشان بیاید نمایندگان چه کسانی هستند اما در رکاب چه کسانی …
با تمام هشدارهایی که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور داده است ( اخیرا صراحتا مخالفت خود را با این طرحها اعلام کرده است.
در این لایحه آمده است که انتقال آب از دریای کاسپین به منظور تامین آب مورد نیاز برای صنعت و شرب صورت میگیرد در صورتیکه با اتخاذ سیاستهای غلط علیرغم هشدارهای کارشناسان ، کمبود آب و خشکسالی گریبان مردم چندین استان در کشور را گرفته و به نظر میرسد دوباره تصمیم بر این است که با تکرار اشتباهات گذشته، مردم
شمال کشور را هم با چالش کم آبی و خشکسالی روبرو کنند! دلیل اینکه برخی مسئولان یک اشتباه را چندین بار تکرار می کنند سوالی است که سالها پاسخ داده نشده است.)
و با تمام هشدارهای جدی متخصصان زیست محیطی که تخصصشان محیط زیست است و اطلاعات بیشتری نسبت به دیگران دارند اما برخی از آقایان معتقدند که بیشتر میدانند و تخصص شان بیشتر است که اصرار برای تصویب این فاجعه زیست محیطی دارند تا چندین استان دیگر را نیز به درد بی آبی مبتلا کنند.
از نمایندهای که با آب قطرات باران استانهای شمالی میخواهد استانهای جنوبی را سیراب کند تا نمایندهای که میخواهد از آب دریای خزر، فلات مرکزی را سیراب کند همگی کاخ آرزوهاییست که روی آب ساخته میشود و بنیاد متزلزلش فقط آینده کشور و مردم را نشانه گرفته است.
در شرایطی که استانهای شمالی خودشان با کمبود آب مواجهند و هر ساله کشاورزان دست به دعا منتظر بارانند تا زمینهای تشنه خود را سیراب کنند و دریغ از بارانهایی که هرساله بدون محار و داشتن سد مورد نیاز از دست کشاورزان و مردم خارج میشود و درنهایت چه سال پر آبی داشته باشیم چه سال کم آبی، توفیر زیادی به حال این مردم ندارد چون در نهایت سدهای مناسبی که این نعمت الهی را محار کند تا در موقع لزوم از آن استفاده شود وجود ندارد. مثل سد پلرود در شمال کشور که ۱۱ سااااال است در حال ساخت است.
یعنی ۲ دولت را به خود دیده اما رنگ آب را ندیده است…!!!!
نمیدانیم در نهایت به عمر این مردم میرسد که شاهد افتتاح و بهرهبرداری آن باشند یا خیر…
زمانیکه این همه فریاد در زمینه خشکسالی و کم آبی وجود دارد چگونه است عزمی راسخ وجود ندارد تا ابرهای بارانزای بیشتری تولید کنند و به سدسازی و راهاندازی سدهای نیمه تمام بپردازد تا بتواند آبهای نازل شده رحمت الهی را ذخیرهسازی کنند برای روز مبادا…
آری مشکل ما واردات ساز نیست
مشکل ما سفره های خالی
و فکرهای پوشااالیست…