کد خبر: 301103194183
اقتصادبازارها و خدمات مالیروزنامه

انتظارات روانی و تأثیر آن بر نوسانات طلا و ارز در ایران

مریم غدیر پور

اقتصاد ایران در سال‌های اخیر با معجونی پیچیده از تورم، تحریم‌های بین‌المللی، سوءمدیریت و بحران‌های روانی مواجه بوده است که همه این موارد دست در دست هم داده‌اند تا ثبات اقتصادی را شدیدتر از همیشه به مخاطره بیندازند.

مریم غدیرپور

این شرایط بحرانی که خود را در نوسانات شدید نرخ ارز و طلا نشان می‌دهد، بخشی نشأت‌گرفته از عوامل واقعی اقتصادی نظیر کاهش درآمدهای ارزی و بخش دیگر متأثر از نوعی اقتصاد روانی است که انتظارات تورمی و جو روانی ناشی از آن در جامعه، موتور محرکه آن به شمار می‌رود.

پس از اعمال تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه ایران در سال ۲۰۱۸، بخش بزرگی از درآمدهای ارزی کشور به دلیل محدودیت صادرات نفت از دست رفت. این مسأله نه تنها توان ایران را برای تأمین کالاهای اساسی به‌شدت کاهش داد، بلکه باعث شد بازار ارز به شیوه‌ای بی‌سابقه ملتهب شود.

برخلاف کشورهایی که با مدیریت ذخایر ارزی یا تقویت ظرفیت‌های داخلی تاب‌آوری خود را در برابر تکانه‌های خارجی افزایش می‌دهند، ساختار اقتصادی ایران نتوانست در برابر این موج مقاومت کند و اثر تحریم‌ها به‌طور مستقیم بر سفره مردم نمایان شد. تورم سراسری ۳۰ تا ۴۰ درصدی که طی چندین سال ادامه پیدا کرد، نه تنها قدرت خرید مردم را کاهش داد بلکه طبقه متوسط را بیش از پیش تضعیف و به سمت خط فقر سوق داد. در همین حال، گرایش مردم به سمت دارایی‌هایی مانند طلا و دلار برای حفظ ارزش دارایی‌هایشان تشدید شد.

تورم انتظاری و روان‌شناسی بازار ایرانی

یکی از چالش‌های کلیدی اقتصاد ایران، تأثیرات روان‌شناختی در شکل‌گیری تقاضاهای کاذب در بازار است. تورم انتظاری، که به پیش‌بینی مردم مبنی بر تداوم یا افزایش قیمت‌ها در آینده اشاره دارد، بخش مهمی از مشکلات کنونی دلار و طلا را توضیح می‌دهد. در رژیمی که شفافیت اطلاعات وجود ندارد و سیاست‌گذاران نیز به شیوه‌ای ناکارآمد اطلاعات را به مردم منتقل می‌کنند، این انتظار در جامعه شکل‌ می‌گیرد که شرایط اقتصادی بدتر خواهد شد و قیمت‌ها همچنان صعودی خواهند بود.

ترویج تب خرید طلای آنلاین و پیش فروش یک میلیون سکه از سیاست های غلطی بود که به منظور کنترل سرعت گردش نقدینگی صورت گرفت و در کنار آن اظهارات وزیر اقتصاد مبنی‌بر اینکه «قیمت طلا کاهش نخواهد یافت» و «نرخ واقعی دلار باید ۷۳ هزار تومان باشد»، نمونه آشکاری از اثرات مخرب اطلاع‌رسانی نادرست بود.

چنین اقدامات و اظهاراتی نه تنها اعتماد مردم به سیاست‌های اقتصادی را بیشتر تضعیف کرده، بلکه به جای آرام‌سازی بازار، تقاضا برای دارایی‌های گرانبها مانند طلا و دلار را به شکل قابل توجهی افزایش داده است. این اقدام باعث یک چرخه معیوب شده است: افزایش تقاضای کاذب، گرانی بیشتر و سپس تشدید تورم انتظاری.

ذخیره‌های شخصی یا خروج سرمایه؟

یکی دیگر از پدیده‌هایی که باعث تشدید معضلات اقتصادی شده، حجم عظیم ذخایر طلا و ارز مردم است. براساس گزارش‌ها، مردم ایران چیزی در حدود ۳۰ میلیارد دلار به‌صورت نقد و ۴۰ میلیارد دلار طلا ذخیره کرده‌اند. این ذخایر، که خارج از شبکه بانکی اقتصاد ذخیره شده‌اند، امکان ورود این منابع به اقتصاد مولد را کاهش داده و عملاً سرمایه‌های غیرمولدی ایجاد کرده که خود به سفته‌بازی در بازارها دامن می‌زند.

این در حالی است که واردات طلا به کشور نیز افزایش یافته است. آمارها نشان می‌دهد که طی ۱۰ ماه گذشته، بیش از ۶.۳ میلیارد دلار طلا معادل ۸۱.۶ تن وارد کشور شده است. افزایش دسترسی به بازارهای آنلاین خرید طلا و پیش‌فروش‌های گسترده توسط دولت، اگرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند مقداری از فشار نقدینگی را تخلیه کند، اما هم‌زمان انتظارات تورمی را تشدید کرده و ذخایر ریالی مردم را به سمت خرید این دارایی‌های غیرمولد سوق داده است.

کاهش ارزش ریال و دور باطل تورم

روند کاهشی ارزش پول ملی، یکی از شاخص‌های آشکار مشکلات ساختاری و روانی اقتصاد ایران است. همان‌طور که در مبانی اقتصادی نیز تأکید شده است، افزایش تقاضا برای دارایی‌های کم‌ریسک نظیر طلا و دلار می‌تواند به نوعی خروج سرمایه منجر شود. این رویکرد با کاهش قدرت خرید ریال و تقاضا برای پول داخلی، شتاب روند سقوط ارز ملی را بیشتر می‌کند.

بانک مرکزی ایران تلاش کرده است تا با سیاست‌هایی نظیر کاهش رشد نقدینگی، افزایش نرخ بهره و کنترل بازار ارز، از سرعت این روند بکاهد. اما در شرایطی که انتظار مردم از تورم و نوسانات ارز همچنان بالاست، این اقدامات تأثیری محدود بر مهار نوسانات داشته‌اند. اگرچه کاهش رشد نقدینگی به حدود ۲۰ درصد (از بیش از ۴۰ درصد در سال‌های گذشته) مثبت تلقی می‌شود، اما این اقدامات به تنهایی قادر به کنترل بحران‌های روانی و تورمی نیستند.

چه باید کرد؟

برای جلوگیری از تداوم چرخه معیوب تورم انتظاری و تأثیر روانی بر بازارها، باید رویکردهای جدیدی اتخاذ شود. برخی از این راهکارها عبارت‌اند از:

۱. اصلاح سیاست‌های ارتباطی مسئولان: اظهارنظرهای شتاب‌زده و بدون پشتوانه توسط مقامات دولتی، تأثیر منفی مستقیمی بر بازارها دارد. مسئولان باید در قبال هرگونه اظهار نظر درباره دلار و طلا، مسئولیت پیامدهای روانی آن را در نظر بگیرند.

۲. کاهش کسری بودجه و مدیریت نقدینگی: اقداماتی نظیر کاهش هزینه‌های دولتی، تقویت درآمدهای پایدار و مدیریت نقدینگی می‌تواند فشار تورمی را به‌مرور کاهش دهد.

۳. تقویت اعتماد عمومی به ریال: دولت و بانک مرکزی باید مشوق‌هایی نظیر ارائه سودهای جذاب برای سپرده‌گذاری در بانک‌ها یا ارائه طرح‌های سرمایه‌گذاری مطمئن ایجاد کنند تا مردم به جای ذخیره ارز و طلا، وارد چرخه اقتصادی شوند.

۴. دیپلماسی فعال برای کاهش تحریم‌ها: تحریم‌ها از عوامل اصلی بی‌ثباتی ارزی و قیمتی در ایران است. سیاست‌گذاران باید تلاش‌های دیپلماتیک را چند برابر کنند تا اقتصاد کشور بتواند دوباره به شبکه جهانی بازگردد.

کلام آخر

مرور وضعیت کنونی بازار ارز و طلا در ایران نشان می‌دهد که انتظارات روانی، همانند موتور محرکه‌ای برای تورم و نوسانات قیمتی عمل می‌کند. اظهارات نسنجیده، ضعف سیاست‌گذاری مالی و اثرات روانی تحریم‌ها، باعث کاهش اعتماد عمومی و ارزش پول ملی شده است.

بازسازی اعتماد مردم به ریال، مدیریت انتظارات روانی و اجرای سیاست‌های صحیح اقتصادی، می‌تواند مسیر پرچالش فعلی را تا حدی تغییر دهد و چشم‌انداز بهتری برای آینده اقتصادی کشور فراهم کند.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا