شهر هوشمند؛ راهی برای عبور از ترافیک و دود

عصر اقتصاد- رشد بیوقفه جمعیت شهری و افزایش خودروهای شخصی، کلان شهرهای ایران را درگیر یکی از پیچیده ترین معادلات مدیریت شهری کرده است؛ ترافیکی فشرده که هوای شهر را سنگین و فرصت زندگی را کوتاه کرده.
حسین منصور کاظمی، کارشناس اقتصادی و شهری، معتقد است که «راه برونرفت از این وضعیت، تنها از مسیر هوشمندسازی شهرها میگذرد، نه از سیاستهای مقطعی». او در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید، شهر هوشمند دیگر مفهومی تجملی نیست، بلکه ضرورتی است برای بقا در دوران کلاندادهها و بحران محیط زیست.
در سالهای اخیر، حملونقل شهری سهم عمدهای در تولید آلودگی هوا داشته؛ بهگونهای که در برخی شهرهای بزرگ جهان، بیش از هفتاد درصد آلایندهها از تردد خودروها سرچشمه میگیرد.
منصور کاظمی با اشاره به تجربه جهانی شهرهای پیشرفته تصریح میکند: «سئول و آمستردام توانستهاند با استفاده از سیستمهای هوشمند، تا سی درصد از حجم ترافیک را کاهش دهند و مصرف سوخت را بهطور محسوسی پایین بیاورند.» به گفته او، این نتایج حاصل ترکیب فناوری اطلاعات، دادههای بزرگ و هوش مصنوعی در مدیریت جریان تردد شهری است.
نمونههای موفق نشان میدهند که هوشمندسازی شهرها از سطح نصب چراغ راهنمایی هوشمند فراتر رفته و به شبکهای از تصمیمسازی مبتنی بر داده بدل شده است. در سئول، سامانه کنترل تقاطعها زمان انتظار خودروها را تا ۲۳ درصد کاهش داده است و در دوبی، سیستم ردیابی هوشمند تاکسیها با تحلیل دادههای تردد، مسیرهای پرترافیک را شناسایی کرده و به کاهش ۱۵ درصدی مصرف سوخت منجر شده است.
در ایران نیز، به باور منصورکاظمی، «زیرساختهای هوشمند شهرها در مرحله رشد هستند و میتوانند به یک سیستم یکپارچه مدیریت شهری متصل شوند». او معتقد است اتصال سامانههای تصویری، کنترل ترافیک، مدیریت پارکینگها و اپلیکیشنهای حملونقل به پایگاه داده شهری، میتواند نقشهای زنده از وضعیت ترافیک و حرکت وسایل نقلیه ارائه دهد؛ تصویری که تصمیمگیران با تکیه بر آن قادر خواهند بود مناطق بحرانی و گلوگاههای ترافیکی را پیشبینی و درمان کنند.
اما این تحول فقط فنی نیست. اثرات اقتصادی و اجتماعی هوشمندسازی شهرها نیز چشمگیر است. به گفته این کارشناس، «کاهش زمان سفر، صرفهجویی در سوخت، هزینههای تعمیر کمتر و کاهش استرس روانی شهروندان، همگی به معنی خلق ارزش اقتصادی و اجتماعیاند». او تأکید میکند که شهر هوشمند با کاهش آلایندههایی مانند ذرات معلق و اکسیدهای نیتروژن، به سلامت عمومی و کاهش هزینههای درمانی کمک میکند.
از منظر روانی نیز، کاهش ترافیک و بهبود کیفیت هوا، معادلهای تازه برای آرامش شهری میسازد. منصور کاظمی این بخش را چنین تعبیر میکند: «شهر هوشمند، شهری است که زمان را به مردم بازمیگرداند و زندگی شهری را انسانیتر میکند.»
با این حال، تحقق چنین چشماندازی نیازمند سرمایهگذاری بلندمدت و همکاری نهادی است. او تأکید میکند که موفقیت در این مسیر در گرو مشارکت میان شهرداریها، وزارت راه، شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای فناوری است. راهکارهای مکمل شامل توسعه دوچرخههای اشتراکی، حملونقل عمومی هوشمند و خدمات مبتنی بر اپلیکیشنهای بومی نیز میتواند وابستگی به خودروهای شخصی را کاهش دهد.
منصور کاظمی در پایان گفتگو با نگاهی امیدوارانه میگوید: «ایجاد مرکز دادهی شهری یکپارچه و استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی ترافیک و هشدار آلودگی، میتواند زیربنای شهرهای آینده باشد. آیندهی شهرهای ایران در گرو تصمیمهای امروز ماست؛ تصمیمهایی که اگر هوشمندانه گرفته شوند، هوایی پاکتر و شهری آرامتر را برای نسل بعد رقم خواهند زد.»