همه جای ایران خانه ماست (طنز)
راضیه حسینی
سال گاو هم مثل سال باقی جانواران شروع شد. مردم مثل سال گذشته تصمیم گرفتند کرونا را شکست بدهند و به خواهش والتماس وزیر محترم بهداشت گوش کنند. آقای نمکی هم مثل سال گذشته مردم را با انواع نصایح مشفقانه و دلسوزانه راهنمایی کرد.
برخی از مردم، تعطیلات نوروز را به دامان طبیعت در شهرهای مختلف رفتند و تا سیزدهم فروردینماه پای بساط جوجه و چای زغالی، به بحث و گفتگو درباره برجام، امضای تفاهمنامه با چین، بیلیاقتی مسئولان برای مهار کرونا و کمبود واکسن، درگیری اویغورها با دولت چین، کودتای میانمار و دلایل به هم خوردن اکوسیستم طبیعت کشور ترینیداد و توباگو پرداختند. سرآخر هم به نتیجه کامل و جامع «همه چی کار خودشونه» رسیدند و آخرین بطری نوشابه رژیمی بدون قند را کنار آتشی که حال خاموش کردنش را نداشتند رها کرده و رفتند.
البته این افراد اصلاً پایشان را از خانه بیرون نگذاشتند و سعی کردند تا جایی که میتوانند در خانه بمانند. در واقع آنها معتقد هستند که تمام ایران خانهشان است و با این حساب کل تعطیلات نوروز، خود را به صورت کامل قرنطینه کردند.
بیشتر از این کاری از دستشان برنمیآمد و مسئولان نباید پیک چهارم کرونا، زیاد شدن کرونای انگلیسی و قرمز شدن شهرها را گردن مردم بیچاره و پانزده هزار نفر مبتلا به کرونایی که به سفر رفتند بیندازند. این چندهزار نفر نهتنها به سفر نرفتند بلکه خودشان را در خانه قرنطینه کردند. فقط چون خانهشان مساحتی به اندازه کل ایران داشت برداشت اشتباه شده و به غلط، آنها مقصر شناخته شدهاند.
به نظر میرسد مسئولان بعد از اینکه با خبر درگذشت خانم آزاده نامداری نتوانستند ذهن بیدار و فعال مردم را از قضیه قراداد بیست و پنج ساله با چین منحرف کنند، حالا دست به دامن کرونا شدهاند و میخواهند با اعلام خطر و پیک چندم و کرونای انگلیسی حواس ما را پرت کنند. شاید هم میخواهند با هشدار درباره کرونا ذهن ما را از خبر درگذشت خانم نامداری پرت کنند، یا با خبر امضای قراداد بیست و پنج ساله حواسمان را از برجام پرت کنند، یا با انتخابات از برجام، با قطع ناگهانی سریال گاندو از انتخابات، با گرانی مرغ از گاندو و…
غافل از اینکه بعضی از ما حسابی تیز و بز هستیم و چهارچشمی حواسمان به خانهمان هست و نمیگذاریم کسی (جز خودمان) نگاه چپ به آن بیندازد.