تهدید منافع ملی با قلم اشتباه رسانهها
مسعود شریعت زاده /روزنامه نگار و کارشناس ارشد رسانه
امروزه رسانه به عنوان یک وسیله ارتباط جمعی، دایره وسعت بسیار فراگیری دارد و نفوذ قابل توجهی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها کرده و زندگی مردم به رسانهها گره محکمیخورده است.
عصراقتصاد- از همین رو، ارتباط رسانهها و بازارها را میتوان تنگاتنگ تفسیر کرد و از این طریق است که میتوان با تسلط بر اذهان عمومی، سمت و سوی بازارها را مشخص کرد و به آن جهت داد. به همین جهت، صاحبان سرمایه برای فروش کالاها و خدمات خود توجه ویژهای به رسانهها دارند.
از سوی دیگر، با همه گیر شدن شبکههای اجتماعی در بین عموم مردم، نقش رسانه را پیش از پیش مهمتر و باارزشتر کرده است. رسانهها اگر نقش خود را به درستی و در مسیر صحیح ایفا کنند، تاثیرات بسیار مهمیبر تربیت انسان، شناخت نیازمندیها، ارتقا سطح زندگی و فرهنگ افراد میگذارد و میتواند تهدیدها را به فرصتی برای رشد و شکوفایی تبدیل کند.
در طرف مقابل، اگر رسانه در مسیری غلط قرار گیرد و اطلاعات ناصحیح در اختیار استفاده کنندگان قرار دهد، اثرات سو بر جای خواهد گذاشت و تمام فرصتها به تهدید تبدیل خواهد شد و اثرات انکارناپذیری بر اقتصاد، تجارت، تولید، فرهنگ و ارتباطات جمعی میگذارد.
بنابراین، در جهان امروز که به عصر ارتباطات شهره است، نمیتوان به راحتی دست به قلم برد و بدون بررسی همه جوانب، اثری را منتشر کرد و آمار غلط در ذهن مخاطب نشاند.
مدتی است که در برخی رسانهها صنایع کشور را عامل اصلی کمبود انرژی و آلایندگی هوا معرفی میکنند و قطعی آب، برق و گاز را به صنایع ربط میدهند؛ این یک نمونه بارز آمار غلط دادن به مخاطبین است. این در حالی است که ریشه اصلی مشکل کمبود انرژی و آلایندگی را باید در سطوح بالا دنبال کرد و در واقع، صاحبان صنایع در نقش مجری هستند نه کارگردان.
اگر داستان انرژی و محیط زیست مطابق میل نیست و در آن کمبودهایی احساس میشود، ناشی از کارگردانی اشتباه است نه اجرای ضعیف. در صورتی که با نیم نگاهی به آمارها میتوان دریافت که سهم صنعت فولاد از مصرف برق و گاز کشور تنها ۶ درصد است.
از سوی دیگر، با وجود سهم اندک صنایع به خصوص صنعت فولاد از مصرف انرژی، شرکتها برنامهها و اقدامات بسیاری در زمینه تامین انرژی و کاهش آلایندگی هوا انجام دادهاند و کمک شایانی به دولت در این زمینه انجام دادهاند.
با این وجود، اخبار منتشر شده در رسانهها و گفتههای برخی مسئولین به گونهای بوده که مقصر اصلی کمبود انرژی در کشور صنایع هستند که صحیح نیست و بر خلاف رسالت خود که میتوانند کمک کننده به اقتصاد کشور باشند و در رشد تولید و کنترل هیجانات کاذب در بازارها نقش داشته باشند، عملکردی در جهت عکس منافع ملی از خود نشان میدهند.
این روند سبب دلسردی مردم نسبت به اقتصاد و صنعت کشور میشود و در واقع، مردم متوجه پیشرفتها و رشد صنایع به ویژه صنعت فولاد کشور نمیشوند و دستاوردهای حوزههای مختلف به چشم نمیآید. درست در این زمان است که عیار رسانهها به خوبی مشخص میشود و میتوانند نقش حامیرا ایفا کنند و در بحران اقتصادی کشور، کمک کننده باشند و انتظارات نیز بر همین است.