کد خبر: 100504215151
روزنامهعصر انقراض (طنز)

با بزرگ‌ترین مخترع جهان آشنا شوید

راضیه حسینی

«بانک‌ها اختراع را به‌عنوان وثیقه قبول می‌کنند.»

اگر در زمان ادیسون این قانون وجود داشت: ادیسون: «سلام آقای رئیس. این اخطاری که برای من اومده یعنی چی؟»
رئیس بانک: «سلام عزیزم. مشخصه دیگه. از مخترع بزرگی مثل شما بعیده متوجه موضوع نشه.»

ادیسون: «آقا من عمرم رو پای این اختراع گذاشتم، شما روشنایی بانک‌تون رو مدیون من هستید. مگه می‌تونید به همین راحتی اختراعم رو به نام خودتون ثبت کنید؟»

رئیس بانک: «به این موضوع باید همون موقع که اختراع‌تون رو به‌عنوان وثیقه می‌ذاشتید فکر می‌کردید. ولی اصلاً نگران نباشید. ما حتماً در ذیل ثبت اختراع به نام بانک‌مون، از شما تشکر ویژه به عمل میاریم. ببیند آقای ادیسون، شما می‌خواستید لامپ و روشنایی رو به مردم هدیه بدید که دادید، دیگه بعدش مهم نیست به نام کی ثبت شه.»

ادیسون: «یعنی چی؟ اصلاً امکان نداره.»

رئیس بانک: «چرا داره. همین هفتۀ پیش، میزبان جناب تسلا بودیم. متأسفانه ایشون هم نتونستن قسط‌هاشون رو پرداخت کنن و اختراعش به نام ما ثبت شد.

دوستان گفتن آخرین بار در مسیر بیابون دیدنش. خبرهای ضدونقیضی هم شنیدم. می‌گن هر آدمی رو که می‌بیند فریاد می‌زنه و فرار می‌کنه. واقعاً بنده ناراحت شدم. امیدوارم بتونه به‌زودی به جامعه برگرده و دوباره اختراع کنه. ما همیشه از مخترعین حمایت می‌کنیم و براشون احترام زیادی قائلیم.»

ادیسون: «لطفاً فقط یک ماه، نه یک هفتۀ دیگه بهم فرصت بدید. مطمئن باشید پول رو جور می‌کنم.»

رئیس: «باور کنید حاضرم خودم از جیب پول شما رو پرداخت کنم، ولی چه کنم که دستم بسته‌ست. اما یک راه حل عالی براتون دارم.»

ادیسون: «هر چی باشه، قبول می‌کنم.»

رئیس: «می‌تونید تا یک هفتۀ آینده یک اختراع دیگه انجام بدید، بیاید باهاش یه وام دیگه بگیرید و این وام رو تسویه کنید. اختراع برق رو بردارید و جدیدی رو بذارید. فقط جسارتاً باید ارزشش از برق بیشتر باشه.»

ادیسون: «قربان. اصلاً متوجه هستید چی می‌گید؟ من چه چیزی باارزش‌تر از برق می‌تونم اختراع کنم. چیزی که نسل‌های آینده هم محتاجش خواهند بود.»

رئیس: «حالا چون شمایید، و ما یک ادیسون بیشتر نداریم. یک ماه بهتون وقت می‌دم. باور بفرمایید از این بیشتر دیگه در اختیارم نیست.»

ادیسون: «عذر می‌خوام. می‌دونید جناب تسلا کدوم وری رفتن؟»

رئیس: «ایدۀ بسیار خوبیه آقای ادیسون عزیز. می‌تونید به اتفاق جناب تسلا روی اختراع‌تون کار کنید. فقط در جریان باشید در این صورت باید دو اختراع ثبت کنید.»

ادیسون فریادکشان از بانک بیرون می‌رود و به بیابان فرار می‌کند.

سال‌ها بعد در کتاب‌های تاریخ:

«در سال ۱۸۷۹ برق توسط یک بانک اختراع شد، همچنین این بانک در کارنامۀ خود اختراعاتی چون جریان متناوب برق، تلفن، و واکسن را نیز دارد.»

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا