کد خبر: 170402132127
آسیب اجتماعیجامعه و فرهنگحقوقی و قضاییروزنامهگردشگری

«عصراقتصاد» بررسی می کند؛ جزییات قاچاق ۳۶۸۰ شیء تاریخی

گروه فرهنگ و هنر- هنوز جزییات قاچاق ۳۶۸۰ شیء تاریخی که در فرودگاه بین‌المللی تهران کشف و ضبط شد، معلوم نشده است که از ردپای یک غارت دیگر در بازارهای زیرزمینی عتیقه خبر داده شده است.

هرچند وزارت میراث فرهنگی، ‌گردشگری و صنایع دستی همچنان درحال بررسی ابعاد پرونده نخست و راستی‌آزمایی پرونده دوم است، اما پرسش این است که چرا با وجود هشدارهای مکرر درباره افزایش حجم حفاری‌ها و قاچاق اشیاء تاریخی ایران، چاره‌اندیشی نمی‌شود؟

بیشتر از یک ماه پیش، پلیس فرودگاه بین‌المللی تهران از انهدام باند بزرگ قاچاق اشیاء تاریخی به همراه ۳۶۸۰ شیء تاریخی خبر داد. کارشناسان اموال تاریخی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز تایید کردند که بیشتر این اشیاء از حفاری‌های غیرمجاز خوزستان به‌دست آمده است.

این اشیاء مکشوفه از دوران عیلامی، هزاره اول قبل از میلاد تا قرون میانه اسلامی، شامل دستبندهای طلا و نقره، گوشواره طلا، انگشتری‌های طلای نگین‌دار و سکه‌های طلا و همچنین مجموعه ارزشمندی از سکه‌های قرون اولیه اسلامی، سکه‌های اموی که عمدتاً ضرب خوزستان هستند، یک مجموعه سکه عرب ‌طبری مربوط به امرای طبرستان در قرون اولیه اسلامی و آثاری از سکه‌های ساتراپی‌های هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی و همچنین قرون اولیه اسلامی است که پلیس گفته آن‌ها را به وزارت میراث فرهنگی، ‌گردشگری و صنایع دستی تحویل داده است.

به تازگی نیز خبرهایی از شناسایی گنجینه غارت‌شده از مقبره شاهان «انشان» از استان فارس در بازار زیرزمینی اشیاء عتیقه و تلاش قاچاقچیان برای فروش آن در شبکه‌های مجازی، شنیده شده که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هنوز نسبت به آن واکنشی نشان نداده، اما مرتضی ادیب‌زاده ـ مدیرکل امور موزه‌های کشورـ گفته که در حال بررسی ابعاد این خبر و راستی‌آزمایی آن است.

از سوی دیگر، وب‌سایت خبری وابسته به وزارت میراث فرهنگی، ‌گردشگری و صنایع دستی در طول هفته، بارها و پیوسته درباره کشف و ضبط دستگاه‌های فلزیاب، ابزارآلات حفاران غیرمجاز و شناسایی شبکه‌های فروش اشیاء تاریخی، اخباری را منتشر می‌کند.

شواهد ارزشمندی از تولد نخستین خط نگارشی جهان روی ظروف نقره‌ای اواخر هزاره سوم تا اوایل هزاره دوم قبل از میلاد، ابتدا به صورت تصادفی در مرودشت و سپس به وسیله «بنیامین محبوبیان» عتیقه‌جوی معروف یهودی در سال‌های قبل از تشکیل اداره باستان‌شناسی کشور در کامفیروز و احتمالاً طی عملیات حفاری تجاری کشف شد و شباهت زیادی بین نقوش آن‌ها و مجموعه زرین معرفی‌شده وجود دارد.

اکنون و پس از طی دوران طفولیت و جهالت (در معنی جاهلی و جوانی) باستان‌شناسی، متأسفانه گویا شاهد تداوم حفریات هدفمند و با برنامه تجاری در همان محل هستیم و باز بدبختانه شاهد تخریب محوطه‌های ارزشمند تاریخی برای کشف و تاراج اشیاء بسیار نخبه، اما بی‌شناسنامه و متاسفانه بی‌ارزش علمی، از همان دوران و با همان ویژگی‌ها هستیم.

شاید برای بسیاری پذیرش این نکته سخت باشد، اما این اشیاء چون در خارج از بافت باستان‌شناسی و بدون سیستم ثبت و ضبط علمی به دست آمده‌اند ارزش واقعی علمی و تاریخی خود را به مقدار زیادی از دست داده‌اند.

متاسفانه در تاراج این محل یا مقبره، اطلاعات ارزشمندی از سرگذشت «انشان»؛ یعنی شهری که هزاران سال پیش پادشاه بین‌النهرین اسیر و به آنجا منتقل شد، از بین رفت.

واقعاً کاوش یا نگهداری چنین مناطقی برای کشور ثروتمند ایران چه سختی دارد که متولیان امر تن به آن نمی‌دهند؟ جای گریستن ندارد که چنین بستر باستانی ارزشمندی که یک ویژگی آن «زادگاه نخستین خط نگارشی بودن»، یعنی بزرگترین تحول زندگی بشر است در این منطقه کماکان با مقاصد تجاری شخم زده شود؟

گناهی بر گردن کسانی که در گذشته و با بی‌خبری از علم باستان‌شناسی برای کشف اشیاء عتیقه کاوش کردند، نیست، اما در دورانی که علم باستان‌شناسی به پیشرفته‌ترین شکل ممکن رسیده است و حتی در دورافتاده‌ترین مناطق کشورهای در حال توسعه همسایه برای یافتن (و یا گاه بافتن) نقش کشورشان در تاریخ بشر و برای جذب هزاران گردشگر که تنها از عملیات کاوش‌های باستان‌شناسان بازدید می‌کنند، گناه و خیانتی نابخشودنی است.

زهی تأسف که هم‌وطنانی از ما، تاریخ گران‌سنگ کشورشان را برای چند درهم و دلار سرند می‌کنند. به‌راستی مقصد و محل نمایش میلیون‌ها شیء معمولی خریداری‌شده در ایران کجاست!؟ برای کسانی که دستی بر آتش مطالعات باستان‌شناسی دارند و یک گام از مردم عادی در این بینش جلوتر هستند، آشکار است که کشور، در فرایندی که متأسفانه مانند ابرهیولایی در حال بلعیدن میراث فرهنگی است، سرمایه‌های وفاق ملی و «هویت ملی» و «اقتصاد بدون نفت» را، که بارقه‌های آن چندین سال پیش توسط بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان فهمیده شده است، از دست خواهد داد.

وظیفه متخصصان ایرانی و متدین و میهن‌دوست حوزه میراث فرهنگی، گوشزد مکرر این نکته مهم است که، تخریب و تاراج میراث فرهنگی کشور تخریب یک دیوار گلی یا شکستن یک کوزه نیست، بمباران یکی از مهمترین منابع استراتژیک توسعه اقتصادی و فرهنگی کشور برای اقتصاد، معیشت و فرهنگ «دوران گذار از نفت» و برآیند توطئه خاموش دشمنان کشور است که با دمیدن در آتش طمع گروهی سودجو و پول‌پرست در داخل کشور (و بی‌اهمیت و عادی جلوه دادن آن در وزارت میراث فرهنگی) زبانه کشیده است. وظیفه یک مسؤول متدین و انقلابی آگاهی، اعلام برائت و مبارزه با عوامل این جنگ و تهاجم نرم است.»

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا