مشخص نیست که موضع دولت جدید ایران در قبال مذاکرات وین عمیقا تغییر کرده یا تنها تغییراتی تاکیتکی است که علت آن تغییر نیاز به توقفی داوطلبانه از سوی طرف ها قبل از آغاز دوباره نبرد دشوار دیپلماتیک است. با این وجود ملاحظه میشود این دولت عجلهای ندارد و به تعیین زمان ازسرگیری مذاکرات وین تمایلی ندارد.
به گزارش دیپلماسی ایرانی؛ ایران اخیرا موافقت خود را با ازسرگیری مذاکرات هستهای اعلام کرده است؛ اما پاسخ به این سوال که آیا راه برای دستیابی به توافقی که آمریکا را به توافق اصلی بازمیگرداند باز می کند یا خیر هنوز زود است به ویژه در سایه تاکتیکهای مذاکراتیای که در حال حاضر ایران و آمریکا اتخاذ کردهاند.
مشخص نیست که موضع دولت جدید ایران در قبال مذاکرات وین عمیقا تغییر کرده یا تنها تغییراتی تاکیتکی است که علت آن تغییر نیاز به توقفی داوطلبانه از سوی طرف ها قبل از آغاز دوباره نبرد دشوار دیپلماتیک است.
با این وجود ملاحظه میشود این دولت عجلهای ندارد و به تعیین زمان ازسرگیری مذاکرات وین تمایلی ندارد. به نظر من (نویسنده) این تعلل که چه بسا کمی سوء نیت را بازتاب میدهد دو علت اصلی دارد:
نخست علت واقع گرایانه که از نیاز این دولت به اطلاع یافتن از جزئیات دورهای گذشته مذاکرات و ارزیابی نتایج آن نشات میگیرد؛ چرا که دیدگاه فکری و سیاسی متفاوتی نسبت به دولت پیشین دارد به ویژه که تفاوتهای ایدئولوژیک و سیاسی دو جناح محافظهکار و میانه رو درخصوص چگونگی برخورد با موضوعات سیاست خارجی و داخلی آشکار است.
دومین علت ناشی از شرایطی است که از جهش اسرائیل به سمت تنشزایی با ایران نشات میگیرد، به ویژه در پی انتخابات مجلس در اسرائیل که باعث روی کار آمدن نفتالی بنت شد و او برای این که اثبات کند موضع کمتر سختگیرانهای نسبت به ایران در مقایسه با بینامین نتانیاهو ندارد فشارهای سنگینی بر دولت آمریکا وارد آورد تا به توافق هستهای بازنگردد و در این راستا در دو جبهه سایبری و جنگ نفتکشها تنشزایی کرد.
از آنجا که دشوار بود در سایه تنشزایی اسرائیل، ایران متقاعد شود دولت آمریکا در مذاکره جدی است فشارهایی از سوی آمریکا بر اسرائیل اعمال شد. اما اسرائیل تنها بعد از اظهارات آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده مبنی بر این که همچنان تمام گزینهها روی میز است، تاحدودی آرام شد. این سخنان بلینکن آشکارا به این معنی است که آمریکا انجام عمل نظامی علیه ایران را در صورت عدم دستیابی به نتایج رضایت بخش بعید نمیداند.
از مهمترین اقدامات ایران برای بهبود موضع مذاکراتی خود در وین، توقف اجرایی کردن پروتکل الحاقی و آغاز غنی سازی فراتر از سطح اعلام شده در توافق است. در اینجا هوشمندی ایران در استفاده از تاکتیک مذاکراتی در پی خروج آمریکا از توافق قابل ملاحظه است؛ چرا که ایران خروج خود از توافق را بعد از خروج آمریکا اعلام نکرد؛ اما هم زمان تلاش کرد اثبات کند برگههای دیگری دارد.
توقف اجرایی کردن پروتکل الحاقی نقض توافق محسوب نمیشود زیرا عمل به آن برای ایران به عنوان شرط نبود بلکه تنها حسن نیتی از سوی ایران بوده است. به علاوه اینکه این اقدام لازم الاجرا بود چرا که در ایران به تصویب رسیده بود. با این به وجود عنصری در راستای فشار روانی بر آمریکا تبدیل شد. همچنین با وجود اطلاع ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص اجرایی کردن آن، اما هم زمان توافق موقتی (سه ماهه) را این دو امضا کردند تا به این ترتیب تجدید آن به تغییر موضع آمریکا در قبال مذاکرات و تحریمها مشروط باشد.
اما درباره تصمیم ایران برای غنی سازی ۶۰ درصدی که نقض توافق است، باید گفت ایران تلاش کرد این اقدام به عنوان پاسخی به عملیات تخریبی اسرائیل علیه سانتریفوژهای ایران به نظر برسد. همچنین تلاش کرد نشان دهد طرحش برای افزایش غنی سازی علنی و شفاف است تا به هیچ طرفی فرصت تردید درباره وجود برنامه هستهای سری اعطا نکند.
در پرتو آنچه گفته شد احتمالا روز ۲۹ نوامبر عملا دور هفتم مذاکرات آغاز شود اما فرصتهای دستیابی به توافق همچنان کم است زیرا فاصله زیادی میان دو موضع ایران و آمریکا وجود دارد. ایران اصرار دارد آمریکا تمام تحریمهای اعمال شده پس از خروج از توافق را بردارد.
حتی اگر فرض کنیم ایران بازگشت هم زمان و تدریجی به توافق را بپذیرد منطقا تصور نمیشود اصلاح توافق ۲۰۱۵ را بپذیرد. حداکثر کاری که ممکن است انجام دهد این است که قول دهد با حسن نیت درباره تمام موضوعات منطقه مذاکره کند؛ چنانچه تضمینهایی قطعی درباره احترام به توافق و عدم تکرار تجربه زمان ترامپ را دریافت کند.
ایران باور دارد آمریکا به ماجراجویی آغاز جنگی گسترده با این کشور اقدام نخواهد کرد هرچقدر هم که اسرائیل تلاش کند؛ زیرا هزینه سنگینی برای تمامی طرفها دارد و نتایج نیز تضمین شده نیست؛ بنابراین آمریکا ناچار است به توافق بازگردد و تحریمها را بردارد. به ویژه که زمان به نفع ایران است و هر روز به توانمندی دستیابی به دانش لازم برای ساخت بمب نزدیک میشود.
اما پرسش اینجاست که آیا آمریکا در برابر این تنگنایی که خود را در آن قرار داده است، تسلیم میشود یا خیر؟ پاسخ به این پرسش به بررسی جداگانه نیاز دارد.
منبع: العربی الجدید / حسن نافعه